تل - ویکیواژه (
original
) (
raw
)
پرش به محتوا
بخش آغازین
۱ فارسی
۱.۱ ریشهشناسی
۱.۲ اسم
۱.۳ جمع
*
۱.۳.۱ منابع
۱.۴ اسم
*
۱.۴.۱ منابع
*
۱.۴.۲ برگردانها
تل
(تَ لّ)
پهلوی
پشته، تپة بلند.
تلال.
فرهنگ لغت معین
(تَ)
پسر امرد مزلف و مضخم، تگل.
فرهنگ لغت معین
انگلیسی
plume
hill
mass storage
hay cock
dune
cairn
mass storage device
butte
scarcement