ALI MALEKI | Sharif University of Technology (original) (raw)
Papers by ALI MALEKI
مجله پژوهشي دانشگاه صنعتي شريف
سیاست نامه علم و فناوری, 2011
این سلسله مقاله ها سعی دارد ضمن تحلیل فرآیند گذار از اقتصاد نفتی به اقتصاد دانش محور، به صورت خاص... more این سلسله مقاله ها سعی دارد ضمن تحلیل فرآیند گذار از اقتصاد نفتی به اقتصاد دانش محور، به صورت خاص نقش سیاست های علم، فناوری و صنعت را در این گذار مورد بررسی قرار دهد. هر چند در مورد نقش این سیاست ها برای نیل به اقتصاد دانش محور پیش از این بحث های زیادی شده، اما کمتر در مورد این سیاست ها در کشورهای مبتنی بر منابع طبیعی و به ویژه اقتصادهای نفتی صحبت شده است. پیش فرض این سلسله مقاله ها این است که نمی توان فرآیند سیاست گذاری در هر حوزه از جمله حوزه سیاست گذاری علم، فناوری و صنعت را مستقل و جدا از بستر و زمینه آن تحلیل کرد. از همین رو، موضوع این مقاله به عنوان اولین مقاله از این سری، به تبیین مشخصات و ویژگی های اقتصادهای نفتی به عنوان بستر شکل گیری سیاست ها و اثرگذاری بر آن، می پردازد. نزول بلندمدت تراز تجاری و تلاطم های درآمدی، بیماری هلندی و اثر جایگزینی، پیوندهای ضعیف با اقتصاد، عوامل اقتصاد سیاسی و آثار سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، به عنوان 5 دسته از ویژگی های کشورهای نفتی مورد بحث قرار گرفته اند. اگرچه این مقاله - متاثر از ادبیات مصیبت منابع - بیشتر بر ابعاد و وجوه منفی اقتصادهای نفتی تمرکز دارد، اما وجود منابع طبیعی در برخی کشورها زمینه بروز ویژگی ها و آثار بسیار مثبت هم بوده است. گستره و عمق این ویژگی ها در کشورهای مختلف بسیار متفاوت است، اما قابلیت بروز آن ها در همه کشورهای نفتی می تواند وجود داشته باشد. توجه به این ویژگی های بالفعل و بالقوه و محدودیت ها و همچنین فرصت های ناشی از آن ها، لازمه سیاست گذاری واقع گرا و اثربخش در هر حوزه ای از جمله علم، فناوری و صنعت است. در مقاله های بعدی راجه به نسبت این ویژگی ها با اقتصادهای دانش محور و همچنین نقش سیاست های علم، فناوری و صنعت در این فرآیند گذار، بحث خواهد شد.
سیاست نامه علم و فناوری, 2016
هدف این مقاله کمک به نویسندگان برای حداکثر کردن ضریب تاثیرو مقالات است. با وجود اینکه این سرمقاله... more هدف این مقاله کمک به نویسندگان برای حداکثر کردن ضریب تاثیرو مقالات است. با وجود اینکه این سرمقاله به طور ویژه برای مجله Technovation نوشته شده است؛ بسیاری از موارد پیشنهاد شده آن قابل استفاده و تطبیق در سایر مجلات میباشد. ارزش هر مقاله به نوآوری آن در زمینه تخصصی خود هست، با این حال این نوشتار باور دارد که راه حلی یکپارچه جهت ارائه موثر این نوآوری وجود دارد و سعی دارد که این روش یکپارچه را تبیین کند.
سیاست نامه علم و فناوری, 2016
اگر مدلهای مرسوم و رایج «برنامهریزی»، راه حل شکستخوردهای در دستیابی کشورها به استراتژیهای تح... more اگر مدلهای مرسوم و رایج «برنامهریزی»، راه حل شکستخوردهای در دستیابی کشورها به استراتژیهای تحولآفرین است. پس چه باید کرد و چه راه دیگری پیش روی سیاستگذار وجود دارد؟ این مقاله در تلاش برای پاسخ به همین سوال است. بنیان اصلی این مقاله، تحقیق بسیار پرارجاع و استقبالشده جامعۀ آکادمیک، یعنی رودریک (2008) است که بهخوبی و بر اساس استدلالها و شواهد آماری متقن، رویکرد جدیدی به سیاستگذاری (خصوصا سیاستگذاری صنعتی) پیش روی سیاستگزاران کشورهای در حال توسعه میگشاید. رودریک نشان میدهد که استراتژیست اصلی در فرآیند توسعۀ هر کشور، کارآفرینان پیشگام آن کشور هستند که از طریق یادگیری و آزمون و خطای خود با کشف دریچههای جدید راهی برای تغییر حرکت کشور از فعالیتهای سنتی به فعالیتهای مدرن میگشایند و نهایتا موجبات رشد اقتصادی کشور را فراهم میآورند. در این میان و در این فرآیند کشف و یادگیری، نقش اصلی سیاستگزار، نه تلاش برای تدوین ابزارهای دخالت پیچیده، بلکه ایجاد یک شبکۀ همکاری نزدیک با کارآفرینان پیشگام جهت رفع گلوگاههای پیشروی آنها است. سپس از طریق سه موردکاوی تاریخی، اهمیت شکلگیری این شبکههای استراتژیک به نمایش کشیده خواهد شد. این موردکاویها عبارتنداز: کچآپ اقتصادی کشور لهستان؛ کچآپ صنایع شیمیایی آلمان؛ و توسعه تکنولوژیهای بسیار پیشرفته در دارپای آمریکا.
کلیدواژهها: برنامهریزی؛ سیاستگذاری؛ استراتژی؛ توسعه؛ یادگیری؛ شبکه همکاری استراتژیک
سياست نامه علم و فناوری, 2016
شواهد متعددی در مورد تأثیر حرکتهای جمعی بر تحولات نهادی ـ فناورانۀ صنایع مختلف وجود دارد. بهاین... more شواهد متعددی در مورد تأثیر حرکتهای جمعی بر تحولات نهادی ـ فناورانۀ صنایع مختلف وجود دارد. بهاین ترتیب، اگرچه نقش بنگاهها و تلاش فردی آنها برای رقابت و دستیابی به منافع، یکی از پیشرانهای اصلی تحولات نهادی و فناوری است، اما پیشران مهم دیگر در تحولات نهادی و فناوری، «همکاریهای جمعی» برای دستیابی به اهدافی فراتر از سودآوری فرد فرد بنگاههاست. در این مقاله و با بررسی چند نظام نوآوری منتخب (صنعت رنگ آلمان، صنعت ایمپلنت حلزونی آمریکا، صنعت خودروی آمریکا و صنعت فناوری اطلاعات تایوان) نشان داده خواهد شد که در پس تغییرات نهاد و فناوری، شبکهای از افراد و کنشگران کلیدی (کارآفرینان نهادی) حضور داشته و حرکتهای جمعی این شبکۀ کنشگران است که منجر به شکلگیری و تکامل نهادهای جدید میشود. این مقاله، به نقد دو دیدگاه مطرح در تبیین تغییرات نظامهای نوآوری (دیدگاه دولتمحور و فردمحور) میپردازد.
کلیدواژهها: حرکت جمعی؛ تغییرات نهادی؛ تغییرات فناوری؛ کارآفرین نهادی
مجله حكمت و فلسفه, 2009
مفهوم «عقلانيت» از مفاهيم محوري و پركاربرد در بسياري از نظريه هاي مطرح در علوم اجتماعي به طور كلي... more مفهوم «عقلانيت» از مفاهيم محوري و پركاربرد در بسياري از نظريه هاي مطرح در علوم اجتماعي به طور كلي، و علم اقتصاد به طور خاص است. اهميت منطقي و روش شناختي اين مفهوم از يك طرف و منازعات و مباحثات بسيار بر سر تعريف و جايگاه آن از طرف ديگر، دانشمندان و نظريه پردازان زيادي را بر آن داشته است تا بخشي از فعاليت هاي تحقيقاتي خود را به اين موضوع اختصاص دهند. حوزه بررسي و كاوش اين مقاله درباره مفهوم عقلانيت در سطح روش شناسي علم، محدود مي شود به مضمون و جايگاه اين مفهوم در روش شناسي منطق موقعيت، كه عمدتا توسط كارل پوپر تحت عنوان «اصل عقلانيت» مطرح و شرح و بسط داده شد. هدف اصلي اين مقاله، بررسي و تبيين ارتباط و نسبت اصل عقلانيت مورد استفاده در روش شناسي منطق موقعيت با نسخه هاي به كار گرفته شده از اين مفهوم در دو برنامه پژوهشي و محوري علم اقتصاد، يعني اقتصاد مرسوم و اقتصاد تطوري است. در اين مقاله نشان داده شده است كه بر مبناي مجموعه اي از مفروضات، كاربرد مفهوم عقلانيت در اقتصاد تطوري تطابق بيش تري با اصل عقلانيت پوپر دارد، هر چند پوپر ايده هاي اوليه اصل عقلانيت را از اقتصاد مرسوم وام گرفته بود.
فصلنامه مطالعات راهبردی سیاستگذاری عمومی, 2016
بیش از 100 سال از کشف نفت در ایران می گذرد و اگرچه این صنعت نقشی تعیین کننده در اقتصاد کشور دارد،... more بیش از 100 سال از کشف نفت در ایران می گذرد و اگرچه این صنعت نقشی تعیین کننده در اقتصاد کشور دارد، ایران هیچگاه در میان توسعه دهندگان تکنولوژیهای صنعت نفت جهان نبوده است. این در حالی است که کسب و کار کشورها و شرکتهای مطرح بینالمللی نفت و گاز مبتنی بر توانمندی فنی و مهندسی و زیرساختهای قوی تکنولوژیکی است و نه صرفا فروش نفت خام.
روش مطالعات تطبیقی یکی از روشهای تشخیص نقاط ضعف جهت دستیابی به توانمندی فناورانه میباشد که در این نوشتار از آن استفاده شده. بنابراین، در این مقاله با رویکرد تاریخی و تحلیلی به بررسی روند توسعه تکنولوژی در صنایع نفت ایران و نروژ پرداخته شده و با توجه به موضوعاتی از قبیل: بهرهبرداری از پتانسیل موجود در صنایع در بدو تولد صنعت نفت، نقش و سیاست گذاریهای دولت در ایجاد ساز و کارهای نهادی موثر در صنعت نفت، ایجاد ظرفیتهای جذب تکنولوژی، انجام تحقیق و توسعه در صنعت نفت، ایجاد دانش توسط شرکتهای پیمانکار نفتی، انتقال و توسعه تکنولوژی از طریق ساخت در صنعت نفت در چارچوب مطالعه تطبیقی بین این دو کشور؛ پیشنهاداتی به منظور بهبود توسعه تکنولوژیک صنعت نفت در ایران و به منظور افزایش مزیت رقابتی ارائه میگردد.
کلیدواژهها: تکنولوژی، توسعه تکنولوژی، نفرین منابع، صنعت نفت
فصلنامه علمی- پژوهشی مدیریت منابع انسانی در صنعت نفت, 2017
توانمندسازی روانشناختی از ابزارهای سودمند ارتقای کیفی کارکنان و افزایش اثربخشی سازمان است. توانمن... more توانمندسازی روانشناختی از ابزارهای سودمند ارتقای کیفی کارکنان و افزایش اثربخشی سازمان است. توانمندسازی روانشناختی متأثر از عوامل مختلفی از جمله اقدامات مدیریت دانش میباشد. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر اقدامات مدیریت دانش بر توانمندسازی روانشناختی منابع انسانی با نقش تعدیلگر متغیرهای جمعیتشناختی در شرکت نفت مناطق مرکزی ایران میباشد. تحقیق حاضر از نوع کاربردی-توسعهای بوده و از بعد روش توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری، کارکنان شرکت نفت مناطق مرکزی ایران به تعداد 5480 نفر بوده که با استفاده از فرمول کوکران 359 نفر به طور تصادفی ساده انتخاب شدهاند. ابزار پژوهش پرسشنامههای استاندارد اقدامات مدیریت دانش خاکی(1390) و توانمندسازی روانشناختی منابع انسانی وتن و کمرون (1998) بوده است. ضریب آلفای کرونباخ برای متغیرهای مدیریت دانش و توانمندسازی روانشناختی در ابزار پژوهش، به ترتیب برابر با 903/0 و 884/0 بوده و لذا، پایایی آنها مورد تایید قرار گرفت. نتایج نشان داد که اقدامات مدیریت دانش بر توانمندسازی روانشناختی منابع انسانی و مؤلفههای آن اثرگذار است. مدیریت دانش، به ترتیب با شدت 788/0، 772/0، 754/0، 742/0 و 703/0، دارای تأثیر بر مؤلفه های داشتن اعتماد، احساس مؤثر بودن، احساس شایستگی، احساس خودمختاری و احساس معنیداری بوده است. نتایج آزمون همبستگی تفکیکی نشاندهنده عدم وجود نقش تعدیلکنندگی متغیرهای جمعیتشناختی در رابطه بین مدیریت دانش و توانمندسازی روانشناختی منابع انسانی میباشد
واژههای کلیدی: مدیریت دانش، توانمندسازی روانشناختی، منابع انسانی، مدلسازی معادلات ساختاری
فصلنامه مدیریت نوآوری, 2017
با توجه به کمآبی فزاینده در دنیا، لازم است روشهای کشاورزی به منظور افزایش بهرهوری اصلاح شود. با ا... more با توجه به کمآبی فزاینده در دنیا، لازم است روشهای کشاورزی به منظور افزایش بهرهوری اصلاح شود. با این حال به نظر میرسد در مناطقی که با معضل کمآبی دستوپنجه نرم میکنند، مشکلاتی وجود دارد که مانع از پذیرش فناوریهای نوین توسط کشاورزان میشود. برای بررسی این مشکل، فناوری آبیاری قطرهای در شهرستان سلماس از منطقهی دریاچهی ارومیه مورد واکاوی قرار گرفته است.
یافتههای پژوهش نشان میدهد که ناآگاهی، ذهنیت دولتی، خوانش عدم صرفهی اقتصادی، سیاستگذاری و پیادهسازی نامناسب دولت، بیاعتمادی به دولت، خوانش ناکارآیی فناوری، تجربهی ناموفق همکاران، عدم رغبت به پیشقدمی و عدم احساس مسئولیت اجتماعی در قبال مصرف صیانتی دلایل عام عدم پذیرش فناوری آبیاری قطرهای بین کشاورزان سلماس است. همچنین برای مناطق شرق سلماس، ناهماهنگی ارگانهای دولتی یکی از دلایل تأثیرگذار تلقی میشود. مردم جنوب سلماس دارای احساس ناامنی ناشی از اختلاط قومیاند و مردم غرب سلماس به دلیل احساس نیاز کمتر، تمایل به حفظ زیبایی و دستنخوردگی طبیعی زمین دارند و علاقهای به استفاده از آبیاری قطرهای ندارند.
واژگان کلیدي: نوآوری، پذیرش فناوری، انتشار فناوری، آبیاری قطرهای، دریاچه ارومیه
فصلنامه سیاستگذاری عمومی , 2016
بهرهوری انرژی از جمله مهمترین موضوعات اقتصادی است که میتواند امنیت انرژی، محیط زیست سالم، کیفیت... more بهرهوری انرژی از جمله مهمترین موضوعات اقتصادی است که میتواند امنیت انرژی، محیط زیست سالم، کیفیت زندگی و رشد اقتصادی را به همراه داشته باشد. این موضوع در کشور ایران همانند بسیاری از کشورها مورد توجه بوده است. خصوصا در سالهای ۹۰-۱۳۸۹ که تلاشهای جدی در سطح سیاستگذاری این حوزه صورت گرفت و سیاستها و قوانین این حوزه تدوین، تصویب و ابلاغ گردید؛ اما متاسفانه این سیاستها در عمل با موفقیت چندانی همراه نبوده است. وضعیت شاخصهایی همچون شدت مصرف انرژی، شکست این سیاستها با توجه به اهداف پیش بینی شده را نشان میدهد. هدف این مقاله، شناسایی، تبیین و اولویت بندی عوامل موثر در شکست سیاستی در قالب چارچوب تحلیل شکست سیاست ارائه شده توسط مک کانل در بخش بهرهوری انرژی ایران میباشد. تمرکز مقاله بر روی «سیاست های کلان اصلاح الگوی مصرف» و «قانون اصلاح الگوی مصرف» و در بازه سالهای ۱۳۸۹ تا ۱۳۹۳ بوده است. متدلوژی مقاله مطالعه موردی بوده و از مطالعات کتابخانهای، ۵ مصاحبه و یک گروه کانونی ۱۲ نفره استفاده شده و سپس با استفاده از تحلیل مضامین، ۲۷ عوامل زمینه ساز شکست سیاست های بهینهسازی انرژی شناسایی شدند. در گام نهایی پرسشنامهای به منظور احصا عوامل با اهمیت بیشتر توزیع و با استفاده از روش تاپسیس دادههای آن مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتههای این مطالعه نشان میدهد عوامل «قیمتگذاری نامناسب حاملهای انرژی»، «عدم پاسخگویی مناسب متولیان» و «مشخص نبودن دقیق متولیان اجرا در برخی حوزهها» و «ساخت سیاسی کوتاه نگر» از اهمیت بیشتر برخوردارند.
کلمات کلیدی: شکست سیاست، بهرهوری انرژی، تحلیل سیاست، مطالعه موردی، ایران
فصلنامه مطالعات اجتماعی ایران, 2018
یکی از مهمترین ابعاد پژوهش و نوآوری مسئولانه (RRI) ایجاد «مدلی جدید برای حکمرانی علم» است. بدین م... more یکی از مهمترین ابعاد پژوهش و نوآوری مسئولانه (RRI) ایجاد «مدلی جدید برای حکمرانی علم» است. بدین منظور، در این مقاله به نقد و بررسی مدلهای کنونی مدیریت و حکمرانی جوامع علمی که ترکیبی از مدلهای بوروکراتیک سلسلهمراتبی، بازاری و شبکهای است میپردازیم و این مدلها را باتوجه به اقتضائات پژوهش و نوآوری مسئولانه مورد بحث قرار میدهیم. اصلیترین پرسش مقاله حاضر این است که خاستگاه مفهوم «پژوهش و نوآوری مسئولانه» چیست و یک حکمرانی مناسب برای تحقق پژوهش و نوآوری مسئولانه چه ویژگیهایی باید داشته باشد. پرسشهای اصلی ما این است که حکمرانی علم در چارچوب پژوهش و نوآوری مسئولانه چه شروط عملی و مدیریتیای دارد و این شروط را با چه تغییرات و یا تحولاتی در نظام حکمرانی دانشگاهها در ایران میتوان برآورده کرد. در همین راستا، نگاهی تاریخی به الگوهای حکمرانی دانشگاهها در ایران داشتیم و به صورت موردی، شیوههای تکوین نظام حکمرانی دانشگاه تهران را مطالعه کردیم. در این مقاله به این نتیجهٔ راهبردی رسیدیم که با توجه به ساختار سست مدیریت دانشگاهها در ایران و عدم توازن حکمرانی شبکهای آموزش عالی، مفهوم مدیریت نوین دولتی (NPM) میتواند مفهوم مسئولیتپذیری و نظام پاسخگویی سلسلهمراتبی در دانشگاهها را به نحوی معتدل احیاء کند.
کلیدواژهها: پژوهش و نوآوری مسئولانه، حکمرانی دانشگاه، مدیریت نوین دولتی، آموزش عالی ایران، فرهنگ دانشگاهی.
فصلنامه سیاستگذاری عمومی, 2018
باوجودی که دولت ایران افقهای فنی و صنعتی جدیدی را با حمایتهای زیاد در صنعت نفت خود ایجاد کرده ا... more باوجودی که دولت ایران افقهای فنی و صنعتی جدیدی را با حمایتهای زیاد در صنعت نفت خود ایجاد کرده است، اما هنوز نتوانسته نظام حکمرانی بخش بالادستی مطلوب برای کارایی نظام نوآوری را به وجود آورد کسب جایگاه بینالمللی در این صنعت مستلزم ایجاد تحول در نظام نوآوری بخش بالادستی صنعت نفت و اصلاح شکستهای این نظام است. با توجه به موارد بالا، در این پژوهش عوامل و سیاستهایی که در شکستهای نظام نوآوری بخشی نقش دارند، شناسایی و پیشنهادهایی برای بهبود حکمرانی این بخش ارائه میگردد. اين تحقيق از منظر هدف كاربردي، از منظر رويكرد اکتشافی و توصیفی، از منظر روش کیفی و استراتژی تحقیق مطالعه چندموردی با استفاده از تحليل تم است. جمعآوری دادهها از مطالعات کتابخانهای، بررسی اسناد و مدارک و مصاحبه بدست آمده است. نتايج نشان مي دهد نقصهای سیستمی نظیر نقص در قوانین و قواعد نظام نوآوری، مشکلات نهادی، هماهنگی ضعیف میان اجزا و ضعف در گردش اطلاعات، نبود زیرساختها و توانمندیهای موردنیاز در نظام نوآوری علت شكست اين نظام است. در انتها توصيه هاي سياستي براي برون رفت از اين وضعيت ارائه شد.
واژکان کلیدی: حکمرانی بخش بالادستی نفت، نظام نوآوری بخشی، شکست نظام نوآوری
فصلنامه علمی پژوهشی مدیریت نوآوری , 2019
امروزه بحث سیاستگذاری مبتنی بر شواهد و داده محور در زمینه نوآوری، روز به روز اهمیت گستردهتری می... more امروزه بحث سیاستگذاری مبتنی بر شواهد و داده محور در زمینه نوآوری، روز به روز اهمیت گستردهتری مییابد؛ لذا دانشمندان به این موضوع دست یافتهاند که تا زمانی که دادههای خرد و متقن از سطح شرکتها، به منظور سنجش نوآوری آنها جمع آوری نشده و مورد تحلیل و بررسی قرار نگیرد، نمیتوان انتظار تدوین سیاستهای کارا و اثربخش را داشت. یکی از مهمترین روشهای سنجش نوآوری، سنجش کارایی آن است. کارایی نوآوری، چه در سطح کلان و ملی و چه در سطح خرد و شرکتها، مورد سنجش قرار گرفته است ولی تاکنون مدلی که با استفاده از آن بتوان پیشنهادهای بهبود برای شاخصهای ورودی و خروجی ارائه نمود، به کار گرفته نشده است. علاوه بر این، برای نخستین بار در این تحقیق، با استفاده از دادههای خرد و متقن که طی یک پیمایش استاندارد صورت پذیرفته است، کارایی نوآوری شرکتهای ایرانی مورد تحلیل قرار گرفته است. در این تحقیق ابتدا بر مبنای ادبیات موضوع و دادههای موجود، به منظور محاسبه کارایی نوآوری، شاخصهای ورودی و خروجی مشخص شدند، سپس بر مبنای دادههای جمعآوری شده در اولین پیمایش نوآوری ایران، کارایی نوآوری شرکتهای چهار صنعت پیشرفته نانوتکنولوژی، بایوتکنولوژی، تولید محصولات الکترونیک، میکروالکترونیک و مخابراتی و نهایتا هوافضا، با استفاده از مدل جمعی تحلیل پوششی دادهها، مورد بررسی قرار گرفت. علاوه بر این تلاش شد تا نقش و اهمیت اندازه شرکتها در کارایی آنها مورد تحلیل قرار گیرد. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که 23.72% از شرکتهای نانوتکنولوژی، 20% از شرکتهای تولید محصولات الکترونیک؛ میکروالکترونیک و مخابراتی، 18.33% از شرکتهای حوزه بایوتکنولوژی و 18.18% از شرکتهای صنعت هوافضا کارا شدهاند. علاوه بر نوع صنعت، اندازه آنها نیز تاثیر جدی در کارا بودن یا کارا نبودن شرکتها داشته است بدین ترتیب که در صنایع نانوتکنولوژی و هوافضا هر چه اندازه شرکتهای بزرگتر میشود، درصد (نسبت) کمتری از آنان کارا هستند. حال آنکه در صنعت تولید محصولات الکترونیک؛ میکروالکترونیک و مخابراتی، درصد شرکتهای کارای با اندازه بین 10 تا 50 نفر بیشتر از شرکت های با اندازه کمتر از 10 نفر و شرکتهای با اندازه بیشتر از 50 نفر است. در صنعت بایوتکنولوژی نیز روندی کاملا متفاوت با روند نانوتکنولوژی و هوافضا دیده می شود به این ترتیب که هر چه اندازه شرکتها بزرگتر می شود، درصد کارایی آنها نیز افزایش می یابد. همچنین پیشنهادهای دریافت شده برای کاهش ورودیها و افزایش خروجیهای شرکتها ناکارا به منظور دستیابی به مرز کارایی، با توجه به نوع صنعت شرکتها و اندازه آنها متفاوت بود.
واژههاي كليدي: کارایی نوآوری، مدل جمعی تحلیل پوششی دادهها، نانوتکنولوژی، بایوتکنولوژی، محصولات الکترونیک، میکروالکترونیک و مخابراتی، هوافضا، اندازه شرکت
Journal of Science & Technology Policy , 2013
This article analyzes the transformation of sectoral innovation systems in upstream petroleum ind... more This article analyzes the transformation of sectoral innovation systems in upstream petroleum industry and its drivers. The evidence collected shows that this sector has experienced three distinctive phases since the early 1970s over which both upstream industry architecture and innovation systems have changed in configuration and performance. This study shows that the major driver behind transition from the first to the second period was collapse of oil prices. However, the major factor behind transition from the second to the third period was emergence of 'qualitatively' different demand for complex upstream projects in harsh and less accessible environments which drove innovation opportunities and pushed emergence of integrated service companies. In contrast to the conventional industry life cycle model, this study shows that a mature and established industry can transform to a high-tech sector, when major agents in the sector actively participate in the innovation system to meet the new technical requirements. It also shows transformation of sectoral innovation systems can be analyzed in terms of interaction between changes in architectural changes and innovation dynamics.
R&D Management, 2018
This article analyzes important changes in technological innovation in the upstream petroleum ind... more This article analyzes important changes in technological innovation in the upstream petroleum industry. It provides evidence that shifts in sectoral patterns of innovation over the petroleum industry's lifecycle from the 1970s up to 2005 were dependent on the dynamics of knowledge base complexity (KBC), a key dimension of an industry's technological regime. Accordingly, observed shifts in innovation patterns are understood to be the aggregated strategic response of industry innovators to changes in the technological regime. The article proposes a quantitative method for exploring KBC and Schumpeterian patterns of innovation, and interactions between the two at the industry level. As the industry evolved, its knowledge base moved to higher orders of complexity creating a shift in the Schumpeterian pattern of innovation. Increased KBC was found to alter Schumpe-terian patterns from Mark I toward a 'modified' Mark II. Instead of coming predominantly from 'traditional' established oil operators, technological innovation was increasingly triggered by a new class of emergent integrated service companies-'second tier' systems integrators of the upstream sector able to cope with increased KBC.
Water Alternatives , 2018
In this paper we will present a case study in Iran which explains the reasons for inaction by a s... more In this paper we will present a case study in Iran which explains the reasons for inaction by a society that is highly dependent on rapidly depleting groundwater resources. To obtain a better understanding of social inaction when faced with groundwater depletion, we investigated the changing role of society in groundwater systems and the movement away from collective action. A qualitative inquiry was used in this study, based mainly on an analysis of multiple interviews conducted with groundwater users, complemented by documentary analysis.
Results are presented in different sections. First, a brief description of groundwater management in Rafsanjan is presented as typical of groundwater management in Iran. Then we present the chronology of the emergence of chaos in groundwater management in Rafsanjan. Finally, we provide the water users’ dominant frame of reference for the resolution of the critical water resource situation. Results indicate that the two main factors contributing to changes in groundwater drawdown are technological transitions and national policy reforms.
However, findings suggest that the incorporation of factors related to political ecology – such as power relations, equity, and corruption – are important elements to consider in relation to the collective self-regulation of groundwater social-ecological systems. This paper does not provide a feasibility study for implementing a specific model of community-based management in Rafsanjan Plain, neither does it present an action plan towards self-regulation. It does, however, provide a more realistic viewpoint on the potential for pursuing a community-based management approach by helping to identify key challenges that would have to be considered.
KEYWORDS: Inaction, society, over-exploitation, groundwater, Rafsanjan, Iran
Development Policy Review, 2018
The last two decades have observed an exponential increase in science and technology discourse an... more The last two decades have observed an exponential increase in science and technology discourse and policy-making in Iran. This increase can be seen in a wide range of activities ranging from inclusion of sections on this issue in the National Development Plans, the phenomenal growth in the number of science and technology parks and incubators, Iran being among the top five countries in graduates in science and engineering, and Iran's scientific publications being among one of the fastest growing in the world. But there is a strange paradox: Iran has had a weak performance in innovation and economic output. This study attempted to discover the cause of this paradox. Our research was conducted on two levels. The first level of analysis, based on National Innovation Systems studies, will show that the cause is rooted in two factors: 1. Iran's industrial policies have been almost unsuccessful in encouraging or pushing domestic firms to export or expose them to international competition. As a result, there are no meaningful incentives for them to approach technological frontiers by exploiting domestic science and technology infrastructures. 2. Although universities and research centers have played an important role in the catch-up process of newly developed countries by stepping down from the Ivory Tower and solving the problems that face their societies, most Iranian universities and research centers have been transformed into article-publishing machines. This study, then, at its second level of analysis, will show that the cause of the two above factors is rooted in two other important latent factors: the power of incumbents and their efforts to maintain the status quo, and the governance of a particular rule of game on actors in the fields of science and technology which has directed them to engage in ineffective behaviors. This study will discuss how these two latent factors cause isomorphism and hinder the emergence of new organizational forms, which is the main driver of innovation in societies. The contribution of this study is: first, utilizing literature of the strategic action field; and second, emphasizing the role of incumbents and rules of game in inhibiting an economy to be innovative.
Technological Forecasting and Social Change, 2019
Using network analysis, we investigate if an industry's complex and integrated knowledge base lea... more Using network analysis, we investigate if an industry's complex and integrated knowledge base leads to a higher spatial concentration (or dispersal) of innovative activities. This is important because the extant literature provides competing claims about how knowledge base complexity impacts on the spatial distribution of industrial innovation. To help empirically resolve this issue, we draw on longitudinal data (1970-2010) on the upstream petroleum industry and build indexes of entropy and complexity to render knowledge base dynamics, assess the spatial concentration of innovation, and study industry structural transformations. We first find a correlation-once a crucial distinction between variety and systemic complexity is drawn-between increasing knowledge base complexity and higher concentrations of innovation at national level. In addition, we find that this increase was accompanied by a rising share of non-country of origin inventions owned by multinational companies, and that globally integrated service multinationals were best placed to manage this complexity and the integration of complementary knowledge fields. These findings, therefore, nuance the competing claims about the relationship between knowledge base complexity and spatial patterns of innovation. Furthermore, they reveal that although leading innovators may operate globally, their core innovative activities still remain located in a few key countries.
International Journal of Energy Economics and Policy, 2019
In late 2018, Qatar -as a key player in the global gas market-announced that it has decided to qu... more In late 2018, Qatar -as a key player in the global gas market-announced that it has decided to quit the Organisation of the Petroleum Exporting Countries (OPEC) and rather will be focussing on its gas industry. Such a decision, drew the attentions once again and after a decade to the issue of gas cartel formation. The basic question of this paper is under which conditions gas cartel formation is feasible in presence of an oil cartel. Using a game theory framework the paper models the interaction of countries that export both gas and oil and are member of OPEC with those that export only gas or oil.
Results indicate that gas cartel formation is feasible but under very vulnerable conditions. It is also shown that active members of OPEC who are also key players in the gas market prefer to form the cartel, however, it may not be the case for countries with unbalanced portfolio of oil and gas export. The impact of gas cartel formation on the price and supply of both oil and gas is also discussed.
Keywords: Gas Market, Gas Cartel, Bargaining, Game Theory
JEL Classifications: C78, D43, L13, Q41
مجله پژوهشي دانشگاه صنعتي شريف
سیاست نامه علم و فناوری, 2011
این سلسله مقاله ها سعی دارد ضمن تحلیل فرآیند گذار از اقتصاد نفتی به اقتصاد دانش محور، به صورت خاص... more این سلسله مقاله ها سعی دارد ضمن تحلیل فرآیند گذار از اقتصاد نفتی به اقتصاد دانش محور، به صورت خاص نقش سیاست های علم، فناوری و صنعت را در این گذار مورد بررسی قرار دهد. هر چند در مورد نقش این سیاست ها برای نیل به اقتصاد دانش محور پیش از این بحث های زیادی شده، اما کمتر در مورد این سیاست ها در کشورهای مبتنی بر منابع طبیعی و به ویژه اقتصادهای نفتی صحبت شده است. پیش فرض این سلسله مقاله ها این است که نمی توان فرآیند سیاست گذاری در هر حوزه از جمله حوزه سیاست گذاری علم، فناوری و صنعت را مستقل و جدا از بستر و زمینه آن تحلیل کرد. از همین رو، موضوع این مقاله به عنوان اولین مقاله از این سری، به تبیین مشخصات و ویژگی های اقتصادهای نفتی به عنوان بستر شکل گیری سیاست ها و اثرگذاری بر آن، می پردازد. نزول بلندمدت تراز تجاری و تلاطم های درآمدی، بیماری هلندی و اثر جایگزینی، پیوندهای ضعیف با اقتصاد، عوامل اقتصاد سیاسی و آثار سیاسی، اجتماعی و فرهنگی، به عنوان 5 دسته از ویژگی های کشورهای نفتی مورد بحث قرار گرفته اند. اگرچه این مقاله - متاثر از ادبیات مصیبت منابع - بیشتر بر ابعاد و وجوه منفی اقتصادهای نفتی تمرکز دارد، اما وجود منابع طبیعی در برخی کشورها زمینه بروز ویژگی ها و آثار بسیار مثبت هم بوده است. گستره و عمق این ویژگی ها در کشورهای مختلف بسیار متفاوت است، اما قابلیت بروز آن ها در همه کشورهای نفتی می تواند وجود داشته باشد. توجه به این ویژگی های بالفعل و بالقوه و محدودیت ها و همچنین فرصت های ناشی از آن ها، لازمه سیاست گذاری واقع گرا و اثربخش در هر حوزه ای از جمله علم، فناوری و صنعت است. در مقاله های بعدی راجه به نسبت این ویژگی ها با اقتصادهای دانش محور و همچنین نقش سیاست های علم، فناوری و صنعت در این فرآیند گذار، بحث خواهد شد.
سیاست نامه علم و فناوری, 2016
هدف این مقاله کمک به نویسندگان برای حداکثر کردن ضریب تاثیرو مقالات است. با وجود اینکه این سرمقاله... more هدف این مقاله کمک به نویسندگان برای حداکثر کردن ضریب تاثیرو مقالات است. با وجود اینکه این سرمقاله به طور ویژه برای مجله Technovation نوشته شده است؛ بسیاری از موارد پیشنهاد شده آن قابل استفاده و تطبیق در سایر مجلات میباشد. ارزش هر مقاله به نوآوری آن در زمینه تخصصی خود هست، با این حال این نوشتار باور دارد که راه حلی یکپارچه جهت ارائه موثر این نوآوری وجود دارد و سعی دارد که این روش یکپارچه را تبیین کند.
سیاست نامه علم و فناوری, 2016
اگر مدلهای مرسوم و رایج «برنامهریزی»، راه حل شکستخوردهای در دستیابی کشورها به استراتژیهای تح... more اگر مدلهای مرسوم و رایج «برنامهریزی»، راه حل شکستخوردهای در دستیابی کشورها به استراتژیهای تحولآفرین است. پس چه باید کرد و چه راه دیگری پیش روی سیاستگذار وجود دارد؟ این مقاله در تلاش برای پاسخ به همین سوال است. بنیان اصلی این مقاله، تحقیق بسیار پرارجاع و استقبالشده جامعۀ آکادمیک، یعنی رودریک (2008) است که بهخوبی و بر اساس استدلالها و شواهد آماری متقن، رویکرد جدیدی به سیاستگذاری (خصوصا سیاستگذاری صنعتی) پیش روی سیاستگزاران کشورهای در حال توسعه میگشاید. رودریک نشان میدهد که استراتژیست اصلی در فرآیند توسعۀ هر کشور، کارآفرینان پیشگام آن کشور هستند که از طریق یادگیری و آزمون و خطای خود با کشف دریچههای جدید راهی برای تغییر حرکت کشور از فعالیتهای سنتی به فعالیتهای مدرن میگشایند و نهایتا موجبات رشد اقتصادی کشور را فراهم میآورند. در این میان و در این فرآیند کشف و یادگیری، نقش اصلی سیاستگزار، نه تلاش برای تدوین ابزارهای دخالت پیچیده، بلکه ایجاد یک شبکۀ همکاری نزدیک با کارآفرینان پیشگام جهت رفع گلوگاههای پیشروی آنها است. سپس از طریق سه موردکاوی تاریخی، اهمیت شکلگیری این شبکههای استراتژیک به نمایش کشیده خواهد شد. این موردکاویها عبارتنداز: کچآپ اقتصادی کشور لهستان؛ کچآپ صنایع شیمیایی آلمان؛ و توسعه تکنولوژیهای بسیار پیشرفته در دارپای آمریکا.
کلیدواژهها: برنامهریزی؛ سیاستگذاری؛ استراتژی؛ توسعه؛ یادگیری؛ شبکه همکاری استراتژیک
سياست نامه علم و فناوری, 2016
شواهد متعددی در مورد تأثیر حرکتهای جمعی بر تحولات نهادی ـ فناورانۀ صنایع مختلف وجود دارد. بهاین... more شواهد متعددی در مورد تأثیر حرکتهای جمعی بر تحولات نهادی ـ فناورانۀ صنایع مختلف وجود دارد. بهاین ترتیب، اگرچه نقش بنگاهها و تلاش فردی آنها برای رقابت و دستیابی به منافع، یکی از پیشرانهای اصلی تحولات نهادی و فناوری است، اما پیشران مهم دیگر در تحولات نهادی و فناوری، «همکاریهای جمعی» برای دستیابی به اهدافی فراتر از سودآوری فرد فرد بنگاههاست. در این مقاله و با بررسی چند نظام نوآوری منتخب (صنعت رنگ آلمان، صنعت ایمپلنت حلزونی آمریکا، صنعت خودروی آمریکا و صنعت فناوری اطلاعات تایوان) نشان داده خواهد شد که در پس تغییرات نهاد و فناوری، شبکهای از افراد و کنشگران کلیدی (کارآفرینان نهادی) حضور داشته و حرکتهای جمعی این شبکۀ کنشگران است که منجر به شکلگیری و تکامل نهادهای جدید میشود. این مقاله، به نقد دو دیدگاه مطرح در تبیین تغییرات نظامهای نوآوری (دیدگاه دولتمحور و فردمحور) میپردازد.
کلیدواژهها: حرکت جمعی؛ تغییرات نهادی؛ تغییرات فناوری؛ کارآفرین نهادی
مجله حكمت و فلسفه, 2009
مفهوم «عقلانيت» از مفاهيم محوري و پركاربرد در بسياري از نظريه هاي مطرح در علوم اجتماعي به طور كلي... more مفهوم «عقلانيت» از مفاهيم محوري و پركاربرد در بسياري از نظريه هاي مطرح در علوم اجتماعي به طور كلي، و علم اقتصاد به طور خاص است. اهميت منطقي و روش شناختي اين مفهوم از يك طرف و منازعات و مباحثات بسيار بر سر تعريف و جايگاه آن از طرف ديگر، دانشمندان و نظريه پردازان زيادي را بر آن داشته است تا بخشي از فعاليت هاي تحقيقاتي خود را به اين موضوع اختصاص دهند. حوزه بررسي و كاوش اين مقاله درباره مفهوم عقلانيت در سطح روش شناسي علم، محدود مي شود به مضمون و جايگاه اين مفهوم در روش شناسي منطق موقعيت، كه عمدتا توسط كارل پوپر تحت عنوان «اصل عقلانيت» مطرح و شرح و بسط داده شد. هدف اصلي اين مقاله، بررسي و تبيين ارتباط و نسبت اصل عقلانيت مورد استفاده در روش شناسي منطق موقعيت با نسخه هاي به كار گرفته شده از اين مفهوم در دو برنامه پژوهشي و محوري علم اقتصاد، يعني اقتصاد مرسوم و اقتصاد تطوري است. در اين مقاله نشان داده شده است كه بر مبناي مجموعه اي از مفروضات، كاربرد مفهوم عقلانيت در اقتصاد تطوري تطابق بيش تري با اصل عقلانيت پوپر دارد، هر چند پوپر ايده هاي اوليه اصل عقلانيت را از اقتصاد مرسوم وام گرفته بود.
فصلنامه مطالعات راهبردی سیاستگذاری عمومی, 2016
بیش از 100 سال از کشف نفت در ایران می گذرد و اگرچه این صنعت نقشی تعیین کننده در اقتصاد کشور دارد،... more بیش از 100 سال از کشف نفت در ایران می گذرد و اگرچه این صنعت نقشی تعیین کننده در اقتصاد کشور دارد، ایران هیچگاه در میان توسعه دهندگان تکنولوژیهای صنعت نفت جهان نبوده است. این در حالی است که کسب و کار کشورها و شرکتهای مطرح بینالمللی نفت و گاز مبتنی بر توانمندی فنی و مهندسی و زیرساختهای قوی تکنولوژیکی است و نه صرفا فروش نفت خام.
روش مطالعات تطبیقی یکی از روشهای تشخیص نقاط ضعف جهت دستیابی به توانمندی فناورانه میباشد که در این نوشتار از آن استفاده شده. بنابراین، در این مقاله با رویکرد تاریخی و تحلیلی به بررسی روند توسعه تکنولوژی در صنایع نفت ایران و نروژ پرداخته شده و با توجه به موضوعاتی از قبیل: بهرهبرداری از پتانسیل موجود در صنایع در بدو تولد صنعت نفت، نقش و سیاست گذاریهای دولت در ایجاد ساز و کارهای نهادی موثر در صنعت نفت، ایجاد ظرفیتهای جذب تکنولوژی، انجام تحقیق و توسعه در صنعت نفت، ایجاد دانش توسط شرکتهای پیمانکار نفتی، انتقال و توسعه تکنولوژی از طریق ساخت در صنعت نفت در چارچوب مطالعه تطبیقی بین این دو کشور؛ پیشنهاداتی به منظور بهبود توسعه تکنولوژیک صنعت نفت در ایران و به منظور افزایش مزیت رقابتی ارائه میگردد.
کلیدواژهها: تکنولوژی، توسعه تکنولوژی، نفرین منابع، صنعت نفت
فصلنامه علمی- پژوهشی مدیریت منابع انسانی در صنعت نفت, 2017
توانمندسازی روانشناختی از ابزارهای سودمند ارتقای کیفی کارکنان و افزایش اثربخشی سازمان است. توانمن... more توانمندسازی روانشناختی از ابزارهای سودمند ارتقای کیفی کارکنان و افزایش اثربخشی سازمان است. توانمندسازی روانشناختی متأثر از عوامل مختلفی از جمله اقدامات مدیریت دانش میباشد. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر اقدامات مدیریت دانش بر توانمندسازی روانشناختی منابع انسانی با نقش تعدیلگر متغیرهای جمعیتشناختی در شرکت نفت مناطق مرکزی ایران میباشد. تحقیق حاضر از نوع کاربردی-توسعهای بوده و از بعد روش توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری، کارکنان شرکت نفت مناطق مرکزی ایران به تعداد 5480 نفر بوده که با استفاده از فرمول کوکران 359 نفر به طور تصادفی ساده انتخاب شدهاند. ابزار پژوهش پرسشنامههای استاندارد اقدامات مدیریت دانش خاکی(1390) و توانمندسازی روانشناختی منابع انسانی وتن و کمرون (1998) بوده است. ضریب آلفای کرونباخ برای متغیرهای مدیریت دانش و توانمندسازی روانشناختی در ابزار پژوهش، به ترتیب برابر با 903/0 و 884/0 بوده و لذا، پایایی آنها مورد تایید قرار گرفت. نتایج نشان داد که اقدامات مدیریت دانش بر توانمندسازی روانشناختی منابع انسانی و مؤلفههای آن اثرگذار است. مدیریت دانش، به ترتیب با شدت 788/0، 772/0، 754/0، 742/0 و 703/0، دارای تأثیر بر مؤلفه های داشتن اعتماد، احساس مؤثر بودن، احساس شایستگی، احساس خودمختاری و احساس معنیداری بوده است. نتایج آزمون همبستگی تفکیکی نشاندهنده عدم وجود نقش تعدیلکنندگی متغیرهای جمعیتشناختی در رابطه بین مدیریت دانش و توانمندسازی روانشناختی منابع انسانی میباشد
واژههای کلیدی: مدیریت دانش، توانمندسازی روانشناختی، منابع انسانی، مدلسازی معادلات ساختاری
فصلنامه مدیریت نوآوری, 2017
با توجه به کمآبی فزاینده در دنیا، لازم است روشهای کشاورزی به منظور افزایش بهرهوری اصلاح شود. با ا... more با توجه به کمآبی فزاینده در دنیا، لازم است روشهای کشاورزی به منظور افزایش بهرهوری اصلاح شود. با این حال به نظر میرسد در مناطقی که با معضل کمآبی دستوپنجه نرم میکنند، مشکلاتی وجود دارد که مانع از پذیرش فناوریهای نوین توسط کشاورزان میشود. برای بررسی این مشکل، فناوری آبیاری قطرهای در شهرستان سلماس از منطقهی دریاچهی ارومیه مورد واکاوی قرار گرفته است.
یافتههای پژوهش نشان میدهد که ناآگاهی، ذهنیت دولتی، خوانش عدم صرفهی اقتصادی، سیاستگذاری و پیادهسازی نامناسب دولت، بیاعتمادی به دولت، خوانش ناکارآیی فناوری، تجربهی ناموفق همکاران، عدم رغبت به پیشقدمی و عدم احساس مسئولیت اجتماعی در قبال مصرف صیانتی دلایل عام عدم پذیرش فناوری آبیاری قطرهای بین کشاورزان سلماس است. همچنین برای مناطق شرق سلماس، ناهماهنگی ارگانهای دولتی یکی از دلایل تأثیرگذار تلقی میشود. مردم جنوب سلماس دارای احساس ناامنی ناشی از اختلاط قومیاند و مردم غرب سلماس به دلیل احساس نیاز کمتر، تمایل به حفظ زیبایی و دستنخوردگی طبیعی زمین دارند و علاقهای به استفاده از آبیاری قطرهای ندارند.
واژگان کلیدي: نوآوری، پذیرش فناوری، انتشار فناوری، آبیاری قطرهای، دریاچه ارومیه
فصلنامه سیاستگذاری عمومی , 2016
بهرهوری انرژی از جمله مهمترین موضوعات اقتصادی است که میتواند امنیت انرژی، محیط زیست سالم، کیفیت... more بهرهوری انرژی از جمله مهمترین موضوعات اقتصادی است که میتواند امنیت انرژی، محیط زیست سالم، کیفیت زندگی و رشد اقتصادی را به همراه داشته باشد. این موضوع در کشور ایران همانند بسیاری از کشورها مورد توجه بوده است. خصوصا در سالهای ۹۰-۱۳۸۹ که تلاشهای جدی در سطح سیاستگذاری این حوزه صورت گرفت و سیاستها و قوانین این حوزه تدوین، تصویب و ابلاغ گردید؛ اما متاسفانه این سیاستها در عمل با موفقیت چندانی همراه نبوده است. وضعیت شاخصهایی همچون شدت مصرف انرژی، شکست این سیاستها با توجه به اهداف پیش بینی شده را نشان میدهد. هدف این مقاله، شناسایی، تبیین و اولویت بندی عوامل موثر در شکست سیاستی در قالب چارچوب تحلیل شکست سیاست ارائه شده توسط مک کانل در بخش بهرهوری انرژی ایران میباشد. تمرکز مقاله بر روی «سیاست های کلان اصلاح الگوی مصرف» و «قانون اصلاح الگوی مصرف» و در بازه سالهای ۱۳۸۹ تا ۱۳۹۳ بوده است. متدلوژی مقاله مطالعه موردی بوده و از مطالعات کتابخانهای، ۵ مصاحبه و یک گروه کانونی ۱۲ نفره استفاده شده و سپس با استفاده از تحلیل مضامین، ۲۷ عوامل زمینه ساز شکست سیاست های بهینهسازی انرژی شناسایی شدند. در گام نهایی پرسشنامهای به منظور احصا عوامل با اهمیت بیشتر توزیع و با استفاده از روش تاپسیس دادههای آن مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتههای این مطالعه نشان میدهد عوامل «قیمتگذاری نامناسب حاملهای انرژی»، «عدم پاسخگویی مناسب متولیان» و «مشخص نبودن دقیق متولیان اجرا در برخی حوزهها» و «ساخت سیاسی کوتاه نگر» از اهمیت بیشتر برخوردارند.
کلمات کلیدی: شکست سیاست، بهرهوری انرژی، تحلیل سیاست، مطالعه موردی، ایران
فصلنامه مطالعات اجتماعی ایران, 2018
یکی از مهمترین ابعاد پژوهش و نوآوری مسئولانه (RRI) ایجاد «مدلی جدید برای حکمرانی علم» است. بدین م... more یکی از مهمترین ابعاد پژوهش و نوآوری مسئولانه (RRI) ایجاد «مدلی جدید برای حکمرانی علم» است. بدین منظور، در این مقاله به نقد و بررسی مدلهای کنونی مدیریت و حکمرانی جوامع علمی که ترکیبی از مدلهای بوروکراتیک سلسلهمراتبی، بازاری و شبکهای است میپردازیم و این مدلها را باتوجه به اقتضائات پژوهش و نوآوری مسئولانه مورد بحث قرار میدهیم. اصلیترین پرسش مقاله حاضر این است که خاستگاه مفهوم «پژوهش و نوآوری مسئولانه» چیست و یک حکمرانی مناسب برای تحقق پژوهش و نوآوری مسئولانه چه ویژگیهایی باید داشته باشد. پرسشهای اصلی ما این است که حکمرانی علم در چارچوب پژوهش و نوآوری مسئولانه چه شروط عملی و مدیریتیای دارد و این شروط را با چه تغییرات و یا تحولاتی در نظام حکمرانی دانشگاهها در ایران میتوان برآورده کرد. در همین راستا، نگاهی تاریخی به الگوهای حکمرانی دانشگاهها در ایران داشتیم و به صورت موردی، شیوههای تکوین نظام حکمرانی دانشگاه تهران را مطالعه کردیم. در این مقاله به این نتیجهٔ راهبردی رسیدیم که با توجه به ساختار سست مدیریت دانشگاهها در ایران و عدم توازن حکمرانی شبکهای آموزش عالی، مفهوم مدیریت نوین دولتی (NPM) میتواند مفهوم مسئولیتپذیری و نظام پاسخگویی سلسلهمراتبی در دانشگاهها را به نحوی معتدل احیاء کند.
کلیدواژهها: پژوهش و نوآوری مسئولانه، حکمرانی دانشگاه، مدیریت نوین دولتی، آموزش عالی ایران، فرهنگ دانشگاهی.
فصلنامه سیاستگذاری عمومی, 2018
باوجودی که دولت ایران افقهای فنی و صنعتی جدیدی را با حمایتهای زیاد در صنعت نفت خود ایجاد کرده ا... more باوجودی که دولت ایران افقهای فنی و صنعتی جدیدی را با حمایتهای زیاد در صنعت نفت خود ایجاد کرده است، اما هنوز نتوانسته نظام حکمرانی بخش بالادستی مطلوب برای کارایی نظام نوآوری را به وجود آورد کسب جایگاه بینالمللی در این صنعت مستلزم ایجاد تحول در نظام نوآوری بخش بالادستی صنعت نفت و اصلاح شکستهای این نظام است. با توجه به موارد بالا، در این پژوهش عوامل و سیاستهایی که در شکستهای نظام نوآوری بخشی نقش دارند، شناسایی و پیشنهادهایی برای بهبود حکمرانی این بخش ارائه میگردد. اين تحقيق از منظر هدف كاربردي، از منظر رويكرد اکتشافی و توصیفی، از منظر روش کیفی و استراتژی تحقیق مطالعه چندموردی با استفاده از تحليل تم است. جمعآوری دادهها از مطالعات کتابخانهای، بررسی اسناد و مدارک و مصاحبه بدست آمده است. نتايج نشان مي دهد نقصهای سیستمی نظیر نقص در قوانین و قواعد نظام نوآوری، مشکلات نهادی، هماهنگی ضعیف میان اجزا و ضعف در گردش اطلاعات، نبود زیرساختها و توانمندیهای موردنیاز در نظام نوآوری علت شكست اين نظام است. در انتها توصيه هاي سياستي براي برون رفت از اين وضعيت ارائه شد.
واژکان کلیدی: حکمرانی بخش بالادستی نفت، نظام نوآوری بخشی، شکست نظام نوآوری
فصلنامه علمی پژوهشی مدیریت نوآوری , 2019
امروزه بحث سیاستگذاری مبتنی بر شواهد و داده محور در زمینه نوآوری، روز به روز اهمیت گستردهتری می... more امروزه بحث سیاستگذاری مبتنی بر شواهد و داده محور در زمینه نوآوری، روز به روز اهمیت گستردهتری مییابد؛ لذا دانشمندان به این موضوع دست یافتهاند که تا زمانی که دادههای خرد و متقن از سطح شرکتها، به منظور سنجش نوآوری آنها جمع آوری نشده و مورد تحلیل و بررسی قرار نگیرد، نمیتوان انتظار تدوین سیاستهای کارا و اثربخش را داشت. یکی از مهمترین روشهای سنجش نوآوری، سنجش کارایی آن است. کارایی نوآوری، چه در سطح کلان و ملی و چه در سطح خرد و شرکتها، مورد سنجش قرار گرفته است ولی تاکنون مدلی که با استفاده از آن بتوان پیشنهادهای بهبود برای شاخصهای ورودی و خروجی ارائه نمود، به کار گرفته نشده است. علاوه بر این، برای نخستین بار در این تحقیق، با استفاده از دادههای خرد و متقن که طی یک پیمایش استاندارد صورت پذیرفته است، کارایی نوآوری شرکتهای ایرانی مورد تحلیل قرار گرفته است. در این تحقیق ابتدا بر مبنای ادبیات موضوع و دادههای موجود، به منظور محاسبه کارایی نوآوری، شاخصهای ورودی و خروجی مشخص شدند، سپس بر مبنای دادههای جمعآوری شده در اولین پیمایش نوآوری ایران، کارایی نوآوری شرکتهای چهار صنعت پیشرفته نانوتکنولوژی، بایوتکنولوژی، تولید محصولات الکترونیک، میکروالکترونیک و مخابراتی و نهایتا هوافضا، با استفاده از مدل جمعی تحلیل پوششی دادهها، مورد بررسی قرار گرفت. علاوه بر این تلاش شد تا نقش و اهمیت اندازه شرکتها در کارایی آنها مورد تحلیل قرار گیرد. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که 23.72% از شرکتهای نانوتکنولوژی، 20% از شرکتهای تولید محصولات الکترونیک؛ میکروالکترونیک و مخابراتی، 18.33% از شرکتهای حوزه بایوتکنولوژی و 18.18% از شرکتهای صنعت هوافضا کارا شدهاند. علاوه بر نوع صنعت، اندازه آنها نیز تاثیر جدی در کارا بودن یا کارا نبودن شرکتها داشته است بدین ترتیب که در صنایع نانوتکنولوژی و هوافضا هر چه اندازه شرکتهای بزرگتر میشود، درصد (نسبت) کمتری از آنان کارا هستند. حال آنکه در صنعت تولید محصولات الکترونیک؛ میکروالکترونیک و مخابراتی، درصد شرکتهای کارای با اندازه بین 10 تا 50 نفر بیشتر از شرکت های با اندازه کمتر از 10 نفر و شرکتهای با اندازه بیشتر از 50 نفر است. در صنعت بایوتکنولوژی نیز روندی کاملا متفاوت با روند نانوتکنولوژی و هوافضا دیده می شود به این ترتیب که هر چه اندازه شرکتها بزرگتر می شود، درصد کارایی آنها نیز افزایش می یابد. همچنین پیشنهادهای دریافت شده برای کاهش ورودیها و افزایش خروجیهای شرکتها ناکارا به منظور دستیابی به مرز کارایی، با توجه به نوع صنعت شرکتها و اندازه آنها متفاوت بود.
واژههاي كليدي: کارایی نوآوری، مدل جمعی تحلیل پوششی دادهها، نانوتکنولوژی، بایوتکنولوژی، محصولات الکترونیک، میکروالکترونیک و مخابراتی، هوافضا، اندازه شرکت
Journal of Science & Technology Policy , 2013
This article analyzes the transformation of sectoral innovation systems in upstream petroleum ind... more This article analyzes the transformation of sectoral innovation systems in upstream petroleum industry and its drivers. The evidence collected shows that this sector has experienced three distinctive phases since the early 1970s over which both upstream industry architecture and innovation systems have changed in configuration and performance. This study shows that the major driver behind transition from the first to the second period was collapse of oil prices. However, the major factor behind transition from the second to the third period was emergence of 'qualitatively' different demand for complex upstream projects in harsh and less accessible environments which drove innovation opportunities and pushed emergence of integrated service companies. In contrast to the conventional industry life cycle model, this study shows that a mature and established industry can transform to a high-tech sector, when major agents in the sector actively participate in the innovation system to meet the new technical requirements. It also shows transformation of sectoral innovation systems can be analyzed in terms of interaction between changes in architectural changes and innovation dynamics.
R&D Management, 2018
This article analyzes important changes in technological innovation in the upstream petroleum ind... more This article analyzes important changes in technological innovation in the upstream petroleum industry. It provides evidence that shifts in sectoral patterns of innovation over the petroleum industry's lifecycle from the 1970s up to 2005 were dependent on the dynamics of knowledge base complexity (KBC), a key dimension of an industry's technological regime. Accordingly, observed shifts in innovation patterns are understood to be the aggregated strategic response of industry innovators to changes in the technological regime. The article proposes a quantitative method for exploring KBC and Schumpeterian patterns of innovation, and interactions between the two at the industry level. As the industry evolved, its knowledge base moved to higher orders of complexity creating a shift in the Schumpeterian pattern of innovation. Increased KBC was found to alter Schumpe-terian patterns from Mark I toward a 'modified' Mark II. Instead of coming predominantly from 'traditional' established oil operators, technological innovation was increasingly triggered by a new class of emergent integrated service companies-'second tier' systems integrators of the upstream sector able to cope with increased KBC.
Water Alternatives , 2018
In this paper we will present a case study in Iran which explains the reasons for inaction by a s... more In this paper we will present a case study in Iran which explains the reasons for inaction by a society that is highly dependent on rapidly depleting groundwater resources. To obtain a better understanding of social inaction when faced with groundwater depletion, we investigated the changing role of society in groundwater systems and the movement away from collective action. A qualitative inquiry was used in this study, based mainly on an analysis of multiple interviews conducted with groundwater users, complemented by documentary analysis.
Results are presented in different sections. First, a brief description of groundwater management in Rafsanjan is presented as typical of groundwater management in Iran. Then we present the chronology of the emergence of chaos in groundwater management in Rafsanjan. Finally, we provide the water users’ dominant frame of reference for the resolution of the critical water resource situation. Results indicate that the two main factors contributing to changes in groundwater drawdown are technological transitions and national policy reforms.
However, findings suggest that the incorporation of factors related to political ecology – such as power relations, equity, and corruption – are important elements to consider in relation to the collective self-regulation of groundwater social-ecological systems. This paper does not provide a feasibility study for implementing a specific model of community-based management in Rafsanjan Plain, neither does it present an action plan towards self-regulation. It does, however, provide a more realistic viewpoint on the potential for pursuing a community-based management approach by helping to identify key challenges that would have to be considered.
KEYWORDS: Inaction, society, over-exploitation, groundwater, Rafsanjan, Iran
Development Policy Review, 2018
The last two decades have observed an exponential increase in science and technology discourse an... more The last two decades have observed an exponential increase in science and technology discourse and policy-making in Iran. This increase can be seen in a wide range of activities ranging from inclusion of sections on this issue in the National Development Plans, the phenomenal growth in the number of science and technology parks and incubators, Iran being among the top five countries in graduates in science and engineering, and Iran's scientific publications being among one of the fastest growing in the world. But there is a strange paradox: Iran has had a weak performance in innovation and economic output. This study attempted to discover the cause of this paradox. Our research was conducted on two levels. The first level of analysis, based on National Innovation Systems studies, will show that the cause is rooted in two factors: 1. Iran's industrial policies have been almost unsuccessful in encouraging or pushing domestic firms to export or expose them to international competition. As a result, there are no meaningful incentives for them to approach technological frontiers by exploiting domestic science and technology infrastructures. 2. Although universities and research centers have played an important role in the catch-up process of newly developed countries by stepping down from the Ivory Tower and solving the problems that face their societies, most Iranian universities and research centers have been transformed into article-publishing machines. This study, then, at its second level of analysis, will show that the cause of the two above factors is rooted in two other important latent factors: the power of incumbents and their efforts to maintain the status quo, and the governance of a particular rule of game on actors in the fields of science and technology which has directed them to engage in ineffective behaviors. This study will discuss how these two latent factors cause isomorphism and hinder the emergence of new organizational forms, which is the main driver of innovation in societies. The contribution of this study is: first, utilizing literature of the strategic action field; and second, emphasizing the role of incumbents and rules of game in inhibiting an economy to be innovative.
Technological Forecasting and Social Change, 2019
Using network analysis, we investigate if an industry's complex and integrated knowledge base lea... more Using network analysis, we investigate if an industry's complex and integrated knowledge base leads to a higher spatial concentration (or dispersal) of innovative activities. This is important because the extant literature provides competing claims about how knowledge base complexity impacts on the spatial distribution of industrial innovation. To help empirically resolve this issue, we draw on longitudinal data (1970-2010) on the upstream petroleum industry and build indexes of entropy and complexity to render knowledge base dynamics, assess the spatial concentration of innovation, and study industry structural transformations. We first find a correlation-once a crucial distinction between variety and systemic complexity is drawn-between increasing knowledge base complexity and higher concentrations of innovation at national level. In addition, we find that this increase was accompanied by a rising share of non-country of origin inventions owned by multinational companies, and that globally integrated service multinationals were best placed to manage this complexity and the integration of complementary knowledge fields. These findings, therefore, nuance the competing claims about the relationship between knowledge base complexity and spatial patterns of innovation. Furthermore, they reveal that although leading innovators may operate globally, their core innovative activities still remain located in a few key countries.
International Journal of Energy Economics and Policy, 2019
In late 2018, Qatar -as a key player in the global gas market-announced that it has decided to qu... more In late 2018, Qatar -as a key player in the global gas market-announced that it has decided to quit the Organisation of the Petroleum Exporting Countries (OPEC) and rather will be focussing on its gas industry. Such a decision, drew the attentions once again and after a decade to the issue of gas cartel formation. The basic question of this paper is under which conditions gas cartel formation is feasible in presence of an oil cartel. Using a game theory framework the paper models the interaction of countries that export both gas and oil and are member of OPEC with those that export only gas or oil.
Results indicate that gas cartel formation is feasible but under very vulnerable conditions. It is also shown that active members of OPEC who are also key players in the gas market prefer to form the cartel, however, it may not be the case for countries with unbalanced portfolio of oil and gas export. The impact of gas cartel formation on the price and supply of both oil and gas is also discussed.
Keywords: Gas Market, Gas Cartel, Bargaining, Game Theory
JEL Classifications: C78, D43, L13, Q41
اولين كنفرانس مديريت فناوری ایران, 2004
نهمین كنفرانس مديريت فناوری, 2015
از سال 1287شمسی که صنعت نفت در ایران بنانهاده شد تا کنون از منظر اقتصادی اهمیت نفت در اقتصاد ایر... more از سال 1287شمسی که صنعت نفت در ایران بنانهاده شد تا کنون از منظر اقتصادی اهمیت نفت در اقتصاد ایران روز به روز بیشتر می گردد و هنوز نفت تسلط اقتصادی را دارا می باشد. صنعت نفت به عنوان محرک اصلی اقتصاد کشور، دارای ظرفیت های بسیار بالا و بعضا بالقوه درجهت تسریع در رشد اقتصادی کشور و نیز ارتقای نقش کشور در عرصه بین المللی می باشد. البته علیرغم وابستگی کشور به تولید نفت در مقایسه با سایر کشورها/ شرکتها، تفاوت زیادی با آنها از لحاظ درآمد دارد. با بررسی کشورهای توسعه یافته در صنعت نفت مشخص می گردد که کسب و کار صنعت نفت در این
گونه کشورها مبتنی بر توانمندی فنی و مهندسی و زیر ساخت های قوی تکنولوژیکی است و بیشتر درآمد این کشورها از صنعت نفت به قابلیتهای نوآوری آنها باز می گردد. البته جهت رشد و شکل گیری هر فناوری لازم است که نظام نوآوری در سطح ملی و بخشی فعال گردد و عوامل و نهادهای گوناگون را برای کمک به رشد فناوری همسو نماید. صنایع نفت نیز از این امر مستثنی نیستند. از سوی دیگر روش مطالعات تطبیقی یکی از روش های رسیدن به فناوری می باشد. بنابراین در این مقاله با رویکرد تاریخی و تحلیلی به بررسی روند توسعه تکنولوژی و نظام نوآوری در صنعت نفت ایران و کشور نروژ پرداخته شد که با توجه به مقایسات انجام شده در این دو نظام نوآوری، پیشنهادات بهبودی برای ارتقای نظام نوآوری در صنعت نفت و در نتیجه توسعه فناوری در آن ارائه گردید.
واژه های کلیدی: نوآوری، نظام نوآوری، تکنولوژی، توسعه تکنولوژی، صنعت نفت
نهمین كنفرانس مديريت فناوری ايران, 2015
همپایی تکنولوژیک یا فناورانه به معنای رسیدن به مرزهای دانش علمی و فنی در زمانی کوتاهتر است. کشوره... more همپایی تکنولوژیک یا فناورانه به معنای رسیدن به مرزهای دانش علمی و فنی در زمانی کوتاهتر است. کشورهای در حال توسعه میبایست با نیت کاهش شکاف موجود در بهره وری یا درآمد خود با کشورهای توسعه یافته بپردازند. ادبیات نامنسجم همپایی تکنولوژیک، وجود نظریه ها، استراتژی ها، مدل ها و الگوهای گوناگون، نیاز به تحقیقی یکپارچه و دربردارنده تمامی دیدگاه های موجود را بیش از پیش ضروری می سازد. در این مطالعه، پس از مطالعات کتابخانهای، نسبت به گردآوری نظریه ها، استراتژی ها، مدل ها و الگوها و شواهد تجربی(با تمرکز بر تجربه کشورهای آسیایی) مترتب
بر همپایی تکنولوژیک اقدام به عمل آمده است.
واژههای کلیدی: همپایی تکنولوژیک، نظریه ها، استراتژی ها، الگوها، مدلها، عوامل اثرگذار
کنگره آموزش عالی ایران, 2016
کنگره آموزش عالی ایران, 2016
شناسایی چالشهای پیشروی پژوهش و آموزش میانرشتهای مقدمهای است برای حرکت به سوی بهبود عملکرد نظام آم... more شناسایی چالشهای پیشروی پژوهش و آموزش میانرشتهای مقدمهای است برای حرکت به سوی بهبود عملکرد نظام آموزش عالی در ایران. در همین راستا این مقاله کوشیده است با در نظر گرفتن محدودیتها و موانع واقعی پیشروی آموزش و پژوهش میانرشتهای برخی از اصلیترین چالشهای سازمانی، ساختاری و مدیریتی دانشگاهها در برگزاری و اجرای برنامههای میانرشتهای را شناسایی و تقسیمبندی کند. با توجه به نتایج این تحقیق کیفی میتوان گفت اصلیترین چالش و به نوعی ریشۀ چالشهای پژوهش و آموزش میانرشتهای در دانشگاهها «ساختار سنتی و صلب دانشکدهای و تک رشتهای» موسسات آموزش عالی در ایران است. همچنین کمبود زیرساختهای نهادی، علمی و پژوهشی و همچنین عدم پایداری مالی و چالشهای تأمین بودجه برای پژوهشهای مسئله محور و عمیق نیز از جمله مهمترین چالشهای پژوهش میانرشتهای است. به علاوه مشکلات و مسائل شغلی مرتبط با پژوهشگران و مدرسان میانرشتهای نیز از جمله موارد مهم در این بحث است.
کلمات کلیدی: دانشگاه، پژوهش میانرشتهای، آموزش میانرشتهای، پژوهشکدههای میان رشته ای، سیاستگذاری علم
دومین همایش ملی انقلاب اسلامی و تمدن نوین اسلامی, 2019
Second Globelics Conference, 2004
Third Globelics Conference, 2005
Asialics Conference, 2005
40th SPRU anniversary Conference
The 8th GLOBELICS International Conference Making Innovation Work for Society: Linking, Leveraging and Learning, 2010
The 8th GLOBELICS International Conference Making Innovation Work for Society: Linking, Leveraging and Learning, 2010
12th Conference on Science & Technology in Society, 2012
6th conference of Iran Management of Technology (IRAMOT), 2012
This article analyzes the transformation of sectoral innovation systems in upstream petroleum ind... more This article analyzes the transformation of sectoral innovation systems in upstream petroleum industry and its drivers. The collected evidence shows that this sector has experienced three distinctive phases since early 1970s over which both upstream industry architecture and innovation system had changed in terms of configuration and performance. This study shows that the major driver behind transition from the first to the second period was collapse of oil prices. However, the major factor behind transition from the second to the third period was emergence of 'qualitatively' different demand for complex upstream projects in harsh and less accessible environment which surged innovation opportunities of the sector. In contrast to conventional industry life cycle model, this study shows that a mature and established industry could transform to a high-tech sector, when major agents in the sector actively participate in the innovation system to meet the new technical requirements.
Atlanta Conference On Science and Innovation Policy, 2013
Atlanta Conference on Science and Innovation Policy, 2013
DRUID Society Conference 2014, 2014
This paper proposes that shifts in sectorial patterns of innovation over the industry?s life-cycl... more This paper proposes that shifts in sectorial patterns of innovation over the industry?s life-cycle partly depend upon the dynamics of knowledge base complexity. Knowledge base complexity is considered as one of the important dimension of technological regimes which define sectorial knowledge environment and shape the sectorial patterns of innovation. Although the relationship between technological regimes and sectorial patterns of innovation has been confirmed in a series of empirical studies, most of them relied on comparative cross-section mode of analysis. As a result, technological regimes are conceived as an invariant variable over time which differentiates patterns of innovation across sectors. The novelty of this study consists of a dynamic approach to technological regimes in which concentrates on changing patterns of innovation in the same industry over time. We focus on the dynamics of knowledge complexity in upstream petroleum industry. We find that an increase in knowledge base complexity tends to alter the mode of Schumpeterian patterns of innovation from Mark I to Mark II. However, changes in technological opportunities do not alter the mode of Schumpeterian patterns of innovation, albeit they can influence the intensity of the existing pattern.
Fifth International Conference on Management of Technology (IRAMOT), 2015
There is no doubt that organizational learning has an important role in forwarding firms towards ... more There is no doubt that organizational learning has an important role in forwarding firms towards innovative activities, however, the process of such learning needs focus and control to ensure maximum efficiency. In this paper, we present a general model for the accelerative process of organizational learning in the light of innovation outputs performances such as patents and new products. More specifically, we discuss the number and intensity of learning loops a firm can have between R&D, perceived value of innovation output and market itself. The presented model is tested by empirical evidences from a case study.
16th International Schumpeter Society Conference, 2016
This article investigates the relationship between the dynamics of knowledge base complexity and ... more This article investigates the relationship between the dynamics of knowledge base complexity and shifts in the international geography of innovation, with important implications for the process of technological catch-up. Empirical evidence from the upstream petroleum industry is used to explain why some catching-up countries are taking advantage of emerging technological opportunities, whereas others cannot close the technological gap. Building on the work of Maleki et al (2015), we propose that the dynamics of knowledge base complexity contribute to explain shifting geographical patterns of innovation and catching-up processes, provided that a crucial distinction is made between breadth and systemic complexity. Breadth complexity creates opportunities for catching-up countries and favours geographical dispersion, while increasing systemic complexity has opposite effects. Consistent with Cantwell's (1995) theory of globalisation of technological development, our results suggest that in dealing with systemic complexity, the cognitive and organizational proximity available within the internal networks of big multinational companies may be more important than geographical proximity.
Palgrave Macmillan US, 2017
In spite of its rapid development toward modern rail systems like electric and magnetic trains in... more In spite of its rapid development toward modern rail systems like electric and magnetic trains in most of the European and Far Eastern countries, the technological performance of the rail industry in Iran has been lagging. In this chapter, authors will analyze the factors that contributed to the inadequate growth of railroad network, the reliance on obsolete technology, and the lack of innovation in the industry in the country. They will enumerate and examine technological and managerial challenges the state-owned railroad enterprise faces, and recommend policies to remedy the issues.
Springer, 2018
Sustainable development is coined with ongoing social learning processes. As part of a sustainab... more Sustainable development is coined with ongoing social learning
processes. As part of a sustainable regional development project in Golbaf town,
Iran, development of a participatory community-based learning ecosystem (social
learning) was soon found to be a requisite. This in turn was seen to be hampered
by lack of social capitals, namely trust, self-confidence and participatoriness.
The interim results of the project indicate the followings as a way towards
smartness (survivability) of a participatory learning ecosystem in developing
contexts where mistrust, inactiveness and lack of confidence prevail: (1) Facili‐
tating rather than doing by conveners, (2) learning by doing by citizens, and (3)
gradual trust formation. It also questions suitability and survivability of highly
technology-mediated learning ecosystems in such cases characterised by mistrust
and lack of confidence.
The results suggest a progressive approach towards mediation of technolo‐
gies. In fact, above socio-cultural barriers required us to proceed face-to-face for
the regeneration of social capital in order to make the newly-born learning
ecosystem survivable and embeddable by time.
Keywords: Sustainable development
Participatory community-based learning ecosystem · Mistrust
Lack of self-confidence
Journal of Economics of Innovation & New Technology (EINT) (Under revision), 2019
New technology-based firms (NTBFs) are a category of firms defined along three axes: newness, ind... more New technology-based firms (NTBFs) are a category of firms defined along three axes: newness, independent ownership and technology intensiveness. The literature witnesses a great diversity in definition of NTBFs such that because of database features, NTBFs are often problematically and broadly defined as high-tech SMEs in which being high-tech is defined at sectoral level, not at firm or product level.
The present paper tries to empirically shed light on characteristics of 522 Iranian NTBFs, as in 2014, by their degree of innovativeness measured by R&D expenditure, R&D productivity and innovative sales, size (labour force) distribution, and relationship between firm size and innovation activity. The population was not sampled and could be characterised as micro- and small-sized. The log-log regression on innovation activity and NTBFs size significantly showed that larger NTBFs are more-than-proportionate innovative than smaller ones across all sectors and in total, for both input and output measures of innovation activity.
The major contributions are, first adopting a rigorous narrow definition that could capture the essence of technology-intensiveness of NTBFs, and second, adopting innovative sales as a continuous output measure of innovation activity that is not self-reported or surveyed, but measured externally, independently and uniformly at sub-product level.
Keywords: Innovation activity; NTBFs; Micro and small firms; Firm size; Innovative Sales; R&D expenditure.
Journal of Evolutionary Economics (Under revision)
Public procurement of innovation (PPI) is a trending demand-side innovation policy, mostly practi... more Public procurement of innovation (PPI) is a trending demand-side innovation policy, mostly practiced by the developed world. PPI aims at, inter alia, satisfying societal needs, stimulating demand for innovation, overcoming market and system failures and reforming public services. Given the increasing attention to this policy in emerging and developing economies, where often lack technological capabilities required, we need to scrutinise how PPI policy could be adapted with the context of developing countries to produce higher value. To this aim, this paper proposes to consider suppliers' capability building as a core-product and major aim, rather than a by-product, of PPI. Using evidence from the Iranian petroleum case, we analyse how the concept of 'Public Procurement for Capability Building' (PPCB) could be more promising and in line with the conditions and requirements of developing countries. Analytically, three complementary arguments are put forth: 1) PPCB could potentially stimulate innovation demand in developing contexts where innovation is less demanded; 2) Given the public support for innovation demand, PPCB could motivate cost structure discovery which involves information externality but required for innovation in developing countries; and 3) In addition to demand stimulation and rise of motivation, PPCB put building suppliers' capabilities at the heart of the policy goal, a pre-requirement for technological catch-up which is not addressed directly in PPI. Despite these promises, the case well showed us both general and specific challenges for implementation. While general challenges are shared between PPI and PPCB, such as risk management and legal issues, two specific challenges of PPCB, namely building embedded autonomy for public procurers and evaluating capability building for suppliers, are of importance for developing countries which aim to benefit from PPCB.
انتشارات راه دان, 2018
در این کتاب برای ارائه تصویر کلی از وضعیت و روند جابهجایی بینالمللی دانشجویان، در بخش اول وضعیـ... more در این کتاب برای ارائه تصویر کلی از وضعیت و روند جابهجایی بینالمللی دانشجویان، در بخش اول وضعیـت جهانی تحرک دانشجویی به صورت اجمالی ترسیم و سپس در بخـش دوم وضعیت و جایگاه کشـور ایران در ایـن زمینه تبیـن شده است.
در بخـش سوم و پایانی کتاب نیـز بـه اختصار سیاستها و برنامههای جذب و نگهداشت دانشـجویان بینالمللی در کشـورها مورد توجه قـرار گرفته است.
در بخـش پیوستها نیـز اطلاعات مفیـد و کاربردی در زمینه تعریف، شاخص گذاری و اندازه گیری آمـار جمعیتی مهاجران ارائـه شده است کـه به طور خاص وضعیت آماری تعداد ایرانیان در دو کشور آمریکا و کانادا مورد اشاره قرار گرفته اسـت.