Samaneh Farhadi | University of Isfahan (original) (raw)
Uploads
Papers by Samaneh Farhadi
Perspectives: studies in translatology, Feb 12, 2024
Perspectives , 2024
This paper challenges the conventional histories concerning early translations of dramas in Iran ... more This paper challenges the conventional histories concerning early
translations of dramas in Iran through a sociohistorical reading of
Jamalzadeh’s Persianized representation of Ibsen’s An Enemy of
the People in 1961. Focusing on Bourdieu’s theory of practice
toned with Pym’s translation historiography, the authors explore
the ‘whys’ of Jamalzadeh’s motives when he opted to translate
Ibsen’s drama. The article, therefore, examines Jamalzadeh’s
rewriting against the backdrop of the field of theatre in 1950s
Iran to unveil the sociopolitical dynamics that conditioned and
shaped his translation. Also, embedding in Bourdieu’s concept of
habitus the Derridean notion of the ideal translator, the authors
explore Jamalzadeh’s (bi)cultural habitus(es) as a translator in selfexile.
It is proposed that (a) utilizing his Iranian cultural memories,
Jamalzadeh depicted parallels between incidents in the drama
and the political events of the decade leading to the 1953 coup
and the fall of Mosaddegh; (b) exploiting his European cultural/
intellectual memories, he deploys Ibsen’s text to taunt Iranian
political elites’ short-sightedness and/or hypocrisy and lament the
herd behaviour of the masses consequent on the former group’s
debilitating conflicts.
Iranian Journal of Translation Studies, 2014
Translation of drama has received little academic attention in Iran, especially from the ideologi... more Translation of drama has received little academic attention in Iran, especially from the ideological point of view. Based on Critical Discourse Analysis (CDA) framework and with a particular emphasis on van Dijk's social-cognitive model (van Dijk 1988, 1998b, 1995, 1998a), this study attempted to investigate the effect of ideological tendencies of translators in two English translations of Henrik Ibsen’s An Enemy of the People along with its Persian translation by Amir Hossein Aryanpour. The analysis of selected sentences showed there have been significant changes made by the Persian translator, intentionally or unintentionally, leading to the polarization of us versus them by his (dis)approval of the ideological content of the original drama. This polarization has mostly been realized through omitting or manipulating of particular source sentences in the target text, or adding new elements (at lexical and/or syntactic levels).
Pajuheshhay-e Adabiat-e Tatbighi [Comparative Literature Research], 2022
ادبیات تطبیقی و مطالعات ترجمه از جمله رشتههایی هستند که در حصار مرزبندیهای سنتی محدود نماندهان... more ادبیات تطبیقی و مطالعات ترجمه از جمله رشتههایی هستند که در حصار مرزبندیهای سنتی محدود نماندهاند و هر یک چه به صورت منفرد و چه در پیوندی مستمر و تنگاتنگ می توانند به دانشی فزاینده تر دربارۀ ادبیات ، تاریخ، و فرهنگ های گوناگون منجر شوند. با درهم تنیدن نظریات این دو رشته، با هدف رسیدن به نتایجی مطلوب میتوان پژوهشهایی را به ثمر نشاند که انجام آن پژوهشها در فضای محدود یک رشته ممکن نیست. نویسندگان مقالۀ حاضر می کوشند با اتخاذ نگرشی تاریخی بر نقاط تماس، تشابه، و یا تعامل میان این دو رشته تمرکز کنند و نشان دهند کدام حوزهها از همکاری تطبیقگران ادبی و متخصصان رشتۀ مطالعات ترجمه سود بیشتری میبرند. از جملۀ این پژوهشها میتوان حوزههای «تاریخ ادبیات»، «تاریخ ترجمه» و «مطالعات دریافت» را نام برد.
Motarjem, 2019
در این مقاله ونوتی پنج اصل برای خواندن «پویای» متن ترجمه شده معرفی می¬کند. ونوتی بحثش را از ترجم... more در این مقاله ونوتی پنج اصل برای خواندن «پویای» متن ترجمه شده معرفی می¬کند. ونوتی بحثش را از ترجمۀ درایدن از انه اید ویرژیل آغاز می کند و در ادامه با ذکر مثالهای متعدد از ترجمه های انگلیسی کلاسیک تا مدرن به شرح این پنج اصل می پردازد. این پنج اصل عبارتند از: 1) توجه به زبان و ویژگیهای صوری ترجمه بجای خواندنِ تنها برای درک معنی،2) پذیرش تنوع زبانی بجای توسل صِرف به گویش رایج معیار، 3) درنظرداشتن معانی ضمنی و ارجاعات فرهنگی عبارات در حین خواندن، 4) خواندن مقدمۀ مترجم به-مثابه بیانیهای برای فهم بهتر متن ترجمه و درک ویژگی¬های منحصربهفرد آن، 5) عدم تلقی یک ترجمۀ خاص به عنوان نمایندۀ تام و تمام یک اثر و مقایسۀ آن ترجمه با سایر ترجمه¬های صورت¬گرفته از آن متن.
Babel, 2021
Translatability or untranslatability, possibility or impossibility, form or meaning, loss or gai... more Translatability or untranslatability, possibility or impossibility, form or meaning,
loss or gain, these, among others, are major concerns in unsophisticated poetry
translation studies that would not go beyond the thresholds of linguistic analyses.
Recognition of the role and significance of ideology, however, has expanded
the scope of translation studies, including poetry translation, unprecedentedly.
Although ideology has been broadly studied in translation studies recently, it has
not received much attention in translating verse (see, among others, Boase-Beier
2015; Escudero 2020; Jones 2016). Persian Whitman: Beyond a Literary Reception
by Behnam M. Fomeshi contributes to the field by studying the interaction of
ideology and poetry translation in Iran’s socio-historical context.
Cambridge Scholars Publishing, 2021
In recent years, by the efforts of scholars such as Maria Tymoczko, translation studies have star... more In recent years, by the efforts of scholars such as Maria Tymoczko, translation studies have started reacting to Euro-centrism and exclusiveness. The movement stresses the necessity for the internationalization of translation theory and the importance of paying attention to translation traditions. The authors of the present article do believe that if we, too, as the Iranian, are going to play a decent role in the expansion of the translation theory and development of translation studies, then we should first achieve a comprehensive knowledge of translation traditions all through the Iranian cultural history. In line with the necessity for such research, we have tried to show which strategies are applied by Ayn al-Quzat Hamadani in his book, Tamhidat. In so doing, the article based on the theoretical framework of 'micro-history' is to provide appropriate answers to three essential questions: 1) What translation strategies have been deployed by Ayn al-Quzat Hamadani, and is it possible to compare such strategies' results with recent achievements of translation studies as a modern discipline?
مقالۀ حاضر با بررسی ترجمۀ پنج نمایشنامۀ هنریک ایبسن شامل مرغابی وحشی، جنزدگان، روسمرسهولم، وقتی... more مقالۀ حاضر با بررسی ترجمۀ پنج نمایشنامۀ هنریک ایبسن شامل مرغابی وحشی، جنزدگان، روسمرسهولم، وقتی ما مردگان سربرداریم و آیوُلف کوچولو، به قلم بهزاد قادری، میکوشد نقش «پژوهش» و «دراماتورژی» را در این ترجمهها نشان دهد. بدینمنظور، پس از مروری بر کردار نگارشی و پژوهشیِ مترجم، تقسیمبندی مشخصی در سه سطح پیرامتنیت، بینامتنیت و متنیت صورت گرفته، مصادیقِ هر یک ارائه شده و با تحلیل تفصیلی دادههای منتخب، این دو ویژگی در ترجمههای قادری کندوکاو شده است. یافتههای مقاله مبین آن است که پیرامتن را در آثار این مترجم میتوان به سه عنصر مقدمه، نقد و پانویس تقسیم کرد. توسل مترجم به مناسبات بینامتنی از یک سو بهمنظور تحلیل ادبی آثار و از سوی دیگر برای معادلیابیِ مناسب صورت گرفته است. ارزیابی ترجمههای قادری در سطح متنیت نیز توفیق نسبی او در ضبطِ محاوره در رسانۀ نوشتار توأم با رویکردی متعادل و متوازن، بازآفرینیِ گوناگونی بیان در دو سطح «کاربر» و «کاربرد» زبان و گرایش به ترجمههای اصطلاحی را نشان میدهد. تأکید همیشگی بر ارجحیت وجه «اجراییِ» متون نمایشیِ مقصد بر وجه ادبیِ آنها نیز از دیگر ویژگیهای ترجمههای قادری است.
گئورگ براندِس (1917) در جایی گفته است: «نویسندهای که در کشوری کوچک متولد شود قاعدتا به لعنت خدا ... more گئورگ براندِس (1917) در جایی گفته است: «نویسندهای که در کشوری کوچک متولد شود قاعدتا به لعنت خدا دچار شده است. برای نویسندهای با قریحۀ درجۀ سه در نویسندگی اما مسلط بر زبانی بینالمللی، شهرهشدن آسانتر از کسی است که مخاطب بخواهد بر پایۀ ترجمه، ذهن متعالی او را بشناسد» (539). ازاین جهت، هنریک ایبسن (1906-1828)، شاعر و نمایشنامهنویس نروژی، در مقایسه با نویسندگانی چون شکسپیر، مولیر و گوته که به زبان جوامع زبانی بزرگ نوشتهاند، زیان بزرگی دیده است. برای مطرحشدن در سطحی جهانی، تنها نوشتن کتاب خوب کافی نیست؛ نویسنده باید اطمینان حاصل کند آثارش آنگونه که سزاوار است ترجمه نیز خواهد شد. ایبسن اما در زمرۀ نویسندگانِ خوشاقبالی است که به 78 زبان دنیا از جمله فارسی ترجمه شده است. در این نوشتار، برآنیم تا به برخی ویژگیهای ترجمههای بهزاد قادری، یکی از مترجمان آثار ایبسن در ایران، بپردازیم و به اجمال آنها را ارزیابی کنیم.
مقالة حاضر با الهام از چارچوب نظری تاریخنگاریِ خُرد در حوزة ترجمه (از جمله کار آدامو، 6002 ) بر ی... more مقالة حاضر با الهام از چارچوب نظری تاریخنگاریِ خُرد در حوزة ترجمه (از جمله کار
آدامو، 6002 ) بر یکی از وجوه هنریِ مغفول مانده و پراهمیت سعد ی انگشت می گذارد :
پادشاه سخن در ساحت مترجمی چیره دست . بدین منظور، پس از مروری بر پیشینة
مطالعاتیِ موجود و معرفی اجمالی رویکرد تاریخنگاریِ خُرد، گونه های مختلف ترجمه را
در گلستان طبقه بندی و با تحلیل نمونه هایی از هریک، ابعاد مختلف کنش ترجمانی سعدی
را کندوکاو کرده ایم. یافته های مقاله مبین آن است که سعدی از سبکی تلفیقی در ترجمه
بهره میگیرد که گاه توأم با پایبندی به متن مبدأ در عین سادگی و بی آلایشی است و گاه،
در مواردی بیشتر، از متن مبدأ فاصله میگیرد و به ویژگیهای سبکیِ نثر فنّی از حیث بیان
مسجع و موزون و توسل به آرایه های ادبی نزدیک میشود. در عین حال، سعدی در هر دو
شیوه به معیارهای تألیف در حد متعالیِ آن نایل آمده و به نظر میرسد که در همه حال نیاز
مخاطب را مدّ نظر داشته است. به طور کلی، سبک ترجمة سعدی نیز همچون سا یر وجوه
هنری او خلاف آمد عادتِ معمول در زمانة اوست و این دقیقاً نکته ای است که بر نبوغ یکّه
و یگانة وی مهر تأیید میزند: سعدی در همه حال بی همتاست، در تألیف و در ترجمه.
کلیدواژه ها: سعدی، گلستان، ترجمه، التقاط زبانی، تاریخنگاریِ خُرد.
مقالۀ حاضر با الهام از چارچوب نظریِ تاریخ¬نگاریِ خُرد در حوزۀ مطالعات ترجمه (از جمله کار آدامو، 2... more مقالۀ حاضر با الهام از چارچوب نظریِ تاریخ¬نگاریِ خُرد در حوزۀ مطالعات ترجمه (از جمله کار آدامو، 2006) بر یکی از وجوه هنریِ مغفول¬مانده و در عین حال پراهمیت سعدی انگشت می¬گذارد: پادشاه سخن در ساحت مترجمی چیره¬دست. بدین منظور، پس از مروری بر پیشینۀ مطالعاتیِ موجود و معرفی اجمالیِ رویکرد تاریخ¬نگاریِ خُرد، مصادیق التقاط زبانی از جمله گونه¬های مختلف ترجمه را در گلستان طبقه¬بندی و با تحلیل نمونه¬هایی از هر یک از آنها، ابعاد مختلف کنش ترجمانی سعدی را کند و کاو کرده¬ایم. یافته¬های مقاله مبین آن است که سعدی از سبکی¬ تلفیقی در ترجمه بهره می¬گیرد که گاه توأم با پای¬بندی به متن مبدأ در عین سادگی و بی¬آلایشی است و گاه، در مواردی بیشتر، از متن مبدأ فاصله می-گیرد و به ویژگی¬های سبکیِ نثر فنّی از حیث بیان مسجع و موزون و توسل به آرایه¬های ادبی نزدیک می¬شود. در عین حال، سعدی در هر دو شیوۀ ترجمه به معیارهای تألیف در حد متعالیِ آن نایل آمده و به نظر می¬رسد که در همه حال نیاز مخاطب را مدّ نظر داشته است. بطور کلی، سبک ترجمۀ سعدی نیز همچون سایر وجوه هنری او خلاف¬آمد عادتِ معمول در زمانۀ اوست و این دقیقاً نکته¬ای است که بر نبوغ یکه و یگانۀ وی مهر تأیید می¬زند: سعدی در همه حال بی¬همتا است، در تألیف و در ترجمه.
بورخس در سخنرانیای در شأن هزار و یک شب به نقل از اعراب گفته است که هیچ کس نمیتواند هزار و یک شب... more بورخس در سخنرانیای در شأن هزار و یک شب به نقل از اعراب گفته است که هیچ کس نمیتواند هزار و یک شب را تا آخر بخواند؛ نه از این رو که ملالآور است بل چون بیپایان است (بورخس، 1393/1376: 161). ارزش فرهنگی- اجتماعی هزار و یک شب شرقی را با هیچ متر و معیاری نمیتوان اندازه گرفت زیرا آئینۀ تمامقدی است از زندگانی و اندیشۀ مردمان، اقوام و ملل گوناگون در خلال اعصار. عنوان زیبایش- که حکایت از بی¬نهایتی و بیشماری دارد- تعدد داستانها، تجمع شخصیتها، گسترۀ وسیع جغرافیایی، تکنیک داستانسرایی تودرتو و قصههای بیپایان از جمله ویژگیهایی¬است که هزار و یک شب را به چیزی بیش از یک متن بدل کرده است. درحقیقت، هزار و یک شب «نمونۀ اعلایِ نظریۀ ادبیِ «بینامتنیت » است که از رابطۀ میان متنهای گوناگون پدید آمده است» (بهارلو، 1387: 43). ترجمۀ چنین اثری نیز ترجمۀ تنها یک کتاب و یک فرهنگ نیست؛ کاری است بس عظیم و سترگ از آن رو که پژواک فرهنگهای گوناگون در آن شنیده میشود. در این مقاله، به آخرین ترجمۀ صورتگرفته از هزار و یک شب-1390- به قلم محمدرضا مرعشیپور میپردازیم و برخی از ویژگیهای ممتاز آن را از نظر میگذرانیم
بی تردید ترجمۀ طنز از دشوارترین انواع ترجمه است زیرا طنزپرداز سخنش را مستقیم بیان نمی کند و راهی ... more بی تردید ترجمۀ طنز از دشوارترین انواع ترجمه است زیرا طنزپرداز سخنش را مستقیم
بیان نمی کند و راهی را برمی گزیند که سراسر بازی زبانی و فرهنگی است. طنز، ژانری
» نقد « وابسته به فرهنگ و وابسته به اجتماع برآمده از آن است. جوهره و جانمایۀ آن
یک امر واقع در عالم انسانی امری اجتماعی، سیاسی و یا فرهنگی است؛ درنتیجه - -
است. مترجم اثر هم طنز را نه » خانگی « غَرَض منتقد و یا همان طنزپرداز اصلاح آن امر
فقط برای مفاهیم عام اش بلکه برای ویژگی های فرهنگی، اجتماعی و سیاسی اش ترجمه
می کند؛ خوانندگان متن مقصد نیز ترجمه را صرفاً به قصد دانستن قصهی آن
نمی خوانند بلکه بدنبال درک بهتر اجتماع، فرهنگ و شناخت روش زندگی مردم آن
فرهنگ اند. پس کوشش مترجم زمانی به نتیجه خواهد رسید که بافت اجتماعی-
فرهنگی و یا تاریخی متن مبدا را در نظر داشته باشد، وگرنه کوشش او ابتر خواهد ماند.
گرچه تعدادی از داستان ها و اشعار معروف ترین نویسندگان و شاعران معاصر ایرانی طی نیم قرن اخیر به ان... more گرچه تعدادی از داستان ها و اشعار معروف ترین نویسندگان و شاعران معاصر ایرانی
طی نیم قرن اخیر به انگلیسی و بعضی از زبان های دیگر اروپایی، ترجمه و منتشر
شده اند، اما باز هم این تعداد، قابل مقایسه با جهت عکس آن یعنی ترجمه از زبان های
غربی به سایر زبان ها از جمله انگلیسی به فارسی نیست و این جاده همچنان یک طرفه
است. ونوتی در کتاب بحث انگیزش رسوایی های ترجمه درصد کتاب هایی که در – -
]دو کشور انگلیس و آمریکا[ ترجمه میشوند را بیاندازه پایین و تنها نزدیک به 5 / 2 تا
3 درصد کل کتب منتشر شده می داند )ونوتی به نقل از ماندی، 2001 : 154 (. این
نابرابری را می توان نمونهای از سیطرۀ فرهنگی انتشارات و فرهنگ آنگلوآمریکایی
دانست. در این شرایط، باید خرسند باشیم اگر در این 3 درصد، کشورمان سهمی داشته
آن هم اثری از ادبیات کودک و در این بین، نویسنده ای و آثارش مورد توجه ادبیات - -
جهان قرار گرفته باشد. هوشنگ مرادی کرمانی، نویسنده ای که سهم بزرگی از توفیق
ادبیات و سینمای کودک و نوجوان کشور ما مرهون اوست، عمدۀ آثارش با استقبال
خوانندگان دیگر کشورها رو به رو شده است. به تازگی مترجمی آمریکایی کتاب
خمرۀ او را به زبان انگلیسی ترجمه کرده که در ادامه به معرفی این ترجمه و برخی
ویژگیهای آن می پردازیم.
Based on Critical Discourse Analysis and with a particular emphasis on van Dijk's social-cognitiv... more Based on Critical Discourse Analysis and with a particular emphasis on van Dijk's social-cognitive model (van Dijk 1988, 1995, 1998a, 1998b), this article investigates the effect of Marxist tendencies of a translator in the translation of a drama. The article argues that the translator's modulations lead to the polarization of us (Marxism) versus them (Liberalism) by his (dis)approval of the ideological content of the original drama. As a Marxist activist, the article argues, Amir Hossein Aryanpor, the translator of Henrik Ibsen's An Enemy of the People has used translation as a tool to silence Liberalism and most of its relevant values.
نقشی دیگر از حافظ: معرفی ترجمه ای جدید از غزلیات به انگلیسی» دیک دیویس، شاعر و مترجم انگلیسی منط... more نقشی دیگر از حافظ: معرفی ترجمه ای جدید از غزلیات به انگلیسی»
دیک دیویس، شاعر و مترجم انگلیسی منطق الطیر و تعدادی از غزلیات حافظ،
شاعرانی همچون پوشکین، گوته و حافظ را که چکیده و عصاره ملت خود هستند
شاعرانی می داند که شعرشان در برابر ترجمه مقاومت می کند. اما به زعم او ترجمه آثار
این بزرگان امر خطیری است که به زحمتش می ارزد. انگلیسی زبانان این بار مزۀ غزلیات
حافظ را با ترجمه جفری اسکوایرز میچشند.
Books by Samaneh Farhadi
Babel, 2021
A review by Samaneh Farhadi published in Babel 67:1. “Through meticulous browsing of Whitman’s re... more A review by Samaneh Farhadi published in Babel 67:1. “Through meticulous browsing of Whitman’s renderings and, at the same time, vigilant to both epitext and peritext of these translations, Fomeshi elucidates the diverse functions Persian translators and translations of Whitman have fulfilled over what has come to be called modern Iranian history. ... The Persian Whitman is an exciting step forward in the dialog between the twins, translation studies and comparative literature.” https://benjamins.com/catalog/babel.00208.far
Perspectives: studies in translatology, Feb 12, 2024
Perspectives , 2024
This paper challenges the conventional histories concerning early translations of dramas in Iran ... more This paper challenges the conventional histories concerning early
translations of dramas in Iran through a sociohistorical reading of
Jamalzadeh’s Persianized representation of Ibsen’s An Enemy of
the People in 1961. Focusing on Bourdieu’s theory of practice
toned with Pym’s translation historiography, the authors explore
the ‘whys’ of Jamalzadeh’s motives when he opted to translate
Ibsen’s drama. The article, therefore, examines Jamalzadeh’s
rewriting against the backdrop of the field of theatre in 1950s
Iran to unveil the sociopolitical dynamics that conditioned and
shaped his translation. Also, embedding in Bourdieu’s concept of
habitus the Derridean notion of the ideal translator, the authors
explore Jamalzadeh’s (bi)cultural habitus(es) as a translator in selfexile.
It is proposed that (a) utilizing his Iranian cultural memories,
Jamalzadeh depicted parallels between incidents in the drama
and the political events of the decade leading to the 1953 coup
and the fall of Mosaddegh; (b) exploiting his European cultural/
intellectual memories, he deploys Ibsen’s text to taunt Iranian
political elites’ short-sightedness and/or hypocrisy and lament the
herd behaviour of the masses consequent on the former group’s
debilitating conflicts.
Iranian Journal of Translation Studies, 2014
Translation of drama has received little academic attention in Iran, especially from the ideologi... more Translation of drama has received little academic attention in Iran, especially from the ideological point of view. Based on Critical Discourse Analysis (CDA) framework and with a particular emphasis on van Dijk's social-cognitive model (van Dijk 1988, 1998b, 1995, 1998a), this study attempted to investigate the effect of ideological tendencies of translators in two English translations of Henrik Ibsen’s An Enemy of the People along with its Persian translation by Amir Hossein Aryanpour. The analysis of selected sentences showed there have been significant changes made by the Persian translator, intentionally or unintentionally, leading to the polarization of us versus them by his (dis)approval of the ideological content of the original drama. This polarization has mostly been realized through omitting or manipulating of particular source sentences in the target text, or adding new elements (at lexical and/or syntactic levels).
Pajuheshhay-e Adabiat-e Tatbighi [Comparative Literature Research], 2022
ادبیات تطبیقی و مطالعات ترجمه از جمله رشتههایی هستند که در حصار مرزبندیهای سنتی محدود نماندهان... more ادبیات تطبیقی و مطالعات ترجمه از جمله رشتههایی هستند که در حصار مرزبندیهای سنتی محدود نماندهاند و هر یک چه به صورت منفرد و چه در پیوندی مستمر و تنگاتنگ می توانند به دانشی فزاینده تر دربارۀ ادبیات ، تاریخ، و فرهنگ های گوناگون منجر شوند. با درهم تنیدن نظریات این دو رشته، با هدف رسیدن به نتایجی مطلوب میتوان پژوهشهایی را به ثمر نشاند که انجام آن پژوهشها در فضای محدود یک رشته ممکن نیست. نویسندگان مقالۀ حاضر می کوشند با اتخاذ نگرشی تاریخی بر نقاط تماس، تشابه، و یا تعامل میان این دو رشته تمرکز کنند و نشان دهند کدام حوزهها از همکاری تطبیقگران ادبی و متخصصان رشتۀ مطالعات ترجمه سود بیشتری میبرند. از جملۀ این پژوهشها میتوان حوزههای «تاریخ ادبیات»، «تاریخ ترجمه» و «مطالعات دریافت» را نام برد.
Motarjem, 2019
در این مقاله ونوتی پنج اصل برای خواندن «پویای» متن ترجمه شده معرفی می¬کند. ونوتی بحثش را از ترجم... more در این مقاله ونوتی پنج اصل برای خواندن «پویای» متن ترجمه شده معرفی می¬کند. ونوتی بحثش را از ترجمۀ درایدن از انه اید ویرژیل آغاز می کند و در ادامه با ذکر مثالهای متعدد از ترجمه های انگلیسی کلاسیک تا مدرن به شرح این پنج اصل می پردازد. این پنج اصل عبارتند از: 1) توجه به زبان و ویژگیهای صوری ترجمه بجای خواندنِ تنها برای درک معنی،2) پذیرش تنوع زبانی بجای توسل صِرف به گویش رایج معیار، 3) درنظرداشتن معانی ضمنی و ارجاعات فرهنگی عبارات در حین خواندن، 4) خواندن مقدمۀ مترجم به-مثابه بیانیهای برای فهم بهتر متن ترجمه و درک ویژگی¬های منحصربهفرد آن، 5) عدم تلقی یک ترجمۀ خاص به عنوان نمایندۀ تام و تمام یک اثر و مقایسۀ آن ترجمه با سایر ترجمه¬های صورت¬گرفته از آن متن.
Babel, 2021
Translatability or untranslatability, possibility or impossibility, form or meaning, loss or gai... more Translatability or untranslatability, possibility or impossibility, form or meaning,
loss or gain, these, among others, are major concerns in unsophisticated poetry
translation studies that would not go beyond the thresholds of linguistic analyses.
Recognition of the role and significance of ideology, however, has expanded
the scope of translation studies, including poetry translation, unprecedentedly.
Although ideology has been broadly studied in translation studies recently, it has
not received much attention in translating verse (see, among others, Boase-Beier
2015; Escudero 2020; Jones 2016). Persian Whitman: Beyond a Literary Reception
by Behnam M. Fomeshi contributes to the field by studying the interaction of
ideology and poetry translation in Iran’s socio-historical context.
Cambridge Scholars Publishing, 2021
In recent years, by the efforts of scholars such as Maria Tymoczko, translation studies have star... more In recent years, by the efforts of scholars such as Maria Tymoczko, translation studies have started reacting to Euro-centrism and exclusiveness. The movement stresses the necessity for the internationalization of translation theory and the importance of paying attention to translation traditions. The authors of the present article do believe that if we, too, as the Iranian, are going to play a decent role in the expansion of the translation theory and development of translation studies, then we should first achieve a comprehensive knowledge of translation traditions all through the Iranian cultural history. In line with the necessity for such research, we have tried to show which strategies are applied by Ayn al-Quzat Hamadani in his book, Tamhidat. In so doing, the article based on the theoretical framework of 'micro-history' is to provide appropriate answers to three essential questions: 1) What translation strategies have been deployed by Ayn al-Quzat Hamadani, and is it possible to compare such strategies' results with recent achievements of translation studies as a modern discipline?
مقالۀ حاضر با بررسی ترجمۀ پنج نمایشنامۀ هنریک ایبسن شامل مرغابی وحشی، جنزدگان، روسمرسهولم، وقتی... more مقالۀ حاضر با بررسی ترجمۀ پنج نمایشنامۀ هنریک ایبسن شامل مرغابی وحشی، جنزدگان، روسمرسهولم، وقتی ما مردگان سربرداریم و آیوُلف کوچولو، به قلم بهزاد قادری، میکوشد نقش «پژوهش» و «دراماتورژی» را در این ترجمهها نشان دهد. بدینمنظور، پس از مروری بر کردار نگارشی و پژوهشیِ مترجم، تقسیمبندی مشخصی در سه سطح پیرامتنیت، بینامتنیت و متنیت صورت گرفته، مصادیقِ هر یک ارائه شده و با تحلیل تفصیلی دادههای منتخب، این دو ویژگی در ترجمههای قادری کندوکاو شده است. یافتههای مقاله مبین آن است که پیرامتن را در آثار این مترجم میتوان به سه عنصر مقدمه، نقد و پانویس تقسیم کرد. توسل مترجم به مناسبات بینامتنی از یک سو بهمنظور تحلیل ادبی آثار و از سوی دیگر برای معادلیابیِ مناسب صورت گرفته است. ارزیابی ترجمههای قادری در سطح متنیت نیز توفیق نسبی او در ضبطِ محاوره در رسانۀ نوشتار توأم با رویکردی متعادل و متوازن، بازآفرینیِ گوناگونی بیان در دو سطح «کاربر» و «کاربرد» زبان و گرایش به ترجمههای اصطلاحی را نشان میدهد. تأکید همیشگی بر ارجحیت وجه «اجراییِ» متون نمایشیِ مقصد بر وجه ادبیِ آنها نیز از دیگر ویژگیهای ترجمههای قادری است.
گئورگ براندِس (1917) در جایی گفته است: «نویسندهای که در کشوری کوچک متولد شود قاعدتا به لعنت خدا ... more گئورگ براندِس (1917) در جایی گفته است: «نویسندهای که در کشوری کوچک متولد شود قاعدتا به لعنت خدا دچار شده است. برای نویسندهای با قریحۀ درجۀ سه در نویسندگی اما مسلط بر زبانی بینالمللی، شهرهشدن آسانتر از کسی است که مخاطب بخواهد بر پایۀ ترجمه، ذهن متعالی او را بشناسد» (539). ازاین جهت، هنریک ایبسن (1906-1828)، شاعر و نمایشنامهنویس نروژی، در مقایسه با نویسندگانی چون شکسپیر، مولیر و گوته که به زبان جوامع زبانی بزرگ نوشتهاند، زیان بزرگی دیده است. برای مطرحشدن در سطحی جهانی، تنها نوشتن کتاب خوب کافی نیست؛ نویسنده باید اطمینان حاصل کند آثارش آنگونه که سزاوار است ترجمه نیز خواهد شد. ایبسن اما در زمرۀ نویسندگانِ خوشاقبالی است که به 78 زبان دنیا از جمله فارسی ترجمه شده است. در این نوشتار، برآنیم تا به برخی ویژگیهای ترجمههای بهزاد قادری، یکی از مترجمان آثار ایبسن در ایران، بپردازیم و به اجمال آنها را ارزیابی کنیم.
مقالة حاضر با الهام از چارچوب نظری تاریخنگاریِ خُرد در حوزة ترجمه (از جمله کار آدامو، 6002 ) بر ی... more مقالة حاضر با الهام از چارچوب نظری تاریخنگاریِ خُرد در حوزة ترجمه (از جمله کار
آدامو، 6002 ) بر یکی از وجوه هنریِ مغفول مانده و پراهمیت سعد ی انگشت می گذارد :
پادشاه سخن در ساحت مترجمی چیره دست . بدین منظور، پس از مروری بر پیشینة
مطالعاتیِ موجود و معرفی اجمالی رویکرد تاریخنگاریِ خُرد، گونه های مختلف ترجمه را
در گلستان طبقه بندی و با تحلیل نمونه هایی از هریک، ابعاد مختلف کنش ترجمانی سعدی
را کندوکاو کرده ایم. یافته های مقاله مبین آن است که سعدی از سبکی تلفیقی در ترجمه
بهره میگیرد که گاه توأم با پایبندی به متن مبدأ در عین سادگی و بی آلایشی است و گاه،
در مواردی بیشتر، از متن مبدأ فاصله میگیرد و به ویژگیهای سبکیِ نثر فنّی از حیث بیان
مسجع و موزون و توسل به آرایه های ادبی نزدیک میشود. در عین حال، سعدی در هر دو
شیوه به معیارهای تألیف در حد متعالیِ آن نایل آمده و به نظر میرسد که در همه حال نیاز
مخاطب را مدّ نظر داشته است. به طور کلی، سبک ترجمة سعدی نیز همچون سا یر وجوه
هنری او خلاف آمد عادتِ معمول در زمانة اوست و این دقیقاً نکته ای است که بر نبوغ یکّه
و یگانة وی مهر تأیید میزند: سعدی در همه حال بی همتاست، در تألیف و در ترجمه.
کلیدواژه ها: سعدی، گلستان، ترجمه، التقاط زبانی، تاریخنگاریِ خُرد.
مقالۀ حاضر با الهام از چارچوب نظریِ تاریخ¬نگاریِ خُرد در حوزۀ مطالعات ترجمه (از جمله کار آدامو، 2... more مقالۀ حاضر با الهام از چارچوب نظریِ تاریخ¬نگاریِ خُرد در حوزۀ مطالعات ترجمه (از جمله کار آدامو، 2006) بر یکی از وجوه هنریِ مغفول¬مانده و در عین حال پراهمیت سعدی انگشت می¬گذارد: پادشاه سخن در ساحت مترجمی چیره¬دست. بدین منظور، پس از مروری بر پیشینۀ مطالعاتیِ موجود و معرفی اجمالیِ رویکرد تاریخ¬نگاریِ خُرد، مصادیق التقاط زبانی از جمله گونه¬های مختلف ترجمه را در گلستان طبقه¬بندی و با تحلیل نمونه¬هایی از هر یک از آنها، ابعاد مختلف کنش ترجمانی سعدی را کند و کاو کرده¬ایم. یافته¬های مقاله مبین آن است که سعدی از سبکی¬ تلفیقی در ترجمه بهره می¬گیرد که گاه توأم با پای¬بندی به متن مبدأ در عین سادگی و بی¬آلایشی است و گاه، در مواردی بیشتر، از متن مبدأ فاصله می-گیرد و به ویژگی¬های سبکیِ نثر فنّی از حیث بیان مسجع و موزون و توسل به آرایه¬های ادبی نزدیک می¬شود. در عین حال، سعدی در هر دو شیوۀ ترجمه به معیارهای تألیف در حد متعالیِ آن نایل آمده و به نظر می¬رسد که در همه حال نیاز مخاطب را مدّ نظر داشته است. بطور کلی، سبک ترجمۀ سعدی نیز همچون سایر وجوه هنری او خلاف¬آمد عادتِ معمول در زمانۀ اوست و این دقیقاً نکته¬ای است که بر نبوغ یکه و یگانۀ وی مهر تأیید می¬زند: سعدی در همه حال بی¬همتا است، در تألیف و در ترجمه.
بورخس در سخنرانیای در شأن هزار و یک شب به نقل از اعراب گفته است که هیچ کس نمیتواند هزار و یک شب... more بورخس در سخنرانیای در شأن هزار و یک شب به نقل از اعراب گفته است که هیچ کس نمیتواند هزار و یک شب را تا آخر بخواند؛ نه از این رو که ملالآور است بل چون بیپایان است (بورخس، 1393/1376: 161). ارزش فرهنگی- اجتماعی هزار و یک شب شرقی را با هیچ متر و معیاری نمیتوان اندازه گرفت زیرا آئینۀ تمامقدی است از زندگانی و اندیشۀ مردمان، اقوام و ملل گوناگون در خلال اعصار. عنوان زیبایش- که حکایت از بی¬نهایتی و بیشماری دارد- تعدد داستانها، تجمع شخصیتها، گسترۀ وسیع جغرافیایی، تکنیک داستانسرایی تودرتو و قصههای بیپایان از جمله ویژگیهایی¬است که هزار و یک شب را به چیزی بیش از یک متن بدل کرده است. درحقیقت، هزار و یک شب «نمونۀ اعلایِ نظریۀ ادبیِ «بینامتنیت » است که از رابطۀ میان متنهای گوناگون پدید آمده است» (بهارلو، 1387: 43). ترجمۀ چنین اثری نیز ترجمۀ تنها یک کتاب و یک فرهنگ نیست؛ کاری است بس عظیم و سترگ از آن رو که پژواک فرهنگهای گوناگون در آن شنیده میشود. در این مقاله، به آخرین ترجمۀ صورتگرفته از هزار و یک شب-1390- به قلم محمدرضا مرعشیپور میپردازیم و برخی از ویژگیهای ممتاز آن را از نظر میگذرانیم
بی تردید ترجمۀ طنز از دشوارترین انواع ترجمه است زیرا طنزپرداز سخنش را مستقیم بیان نمی کند و راهی ... more بی تردید ترجمۀ طنز از دشوارترین انواع ترجمه است زیرا طنزپرداز سخنش را مستقیم
بیان نمی کند و راهی را برمی گزیند که سراسر بازی زبانی و فرهنگی است. طنز، ژانری
» نقد « وابسته به فرهنگ و وابسته به اجتماع برآمده از آن است. جوهره و جانمایۀ آن
یک امر واقع در عالم انسانی امری اجتماعی، سیاسی و یا فرهنگی است؛ درنتیجه - -
است. مترجم اثر هم طنز را نه » خانگی « غَرَض منتقد و یا همان طنزپرداز اصلاح آن امر
فقط برای مفاهیم عام اش بلکه برای ویژگی های فرهنگی، اجتماعی و سیاسی اش ترجمه
می کند؛ خوانندگان متن مقصد نیز ترجمه را صرفاً به قصد دانستن قصهی آن
نمی خوانند بلکه بدنبال درک بهتر اجتماع، فرهنگ و شناخت روش زندگی مردم آن
فرهنگ اند. پس کوشش مترجم زمانی به نتیجه خواهد رسید که بافت اجتماعی-
فرهنگی و یا تاریخی متن مبدا را در نظر داشته باشد، وگرنه کوشش او ابتر خواهد ماند.
گرچه تعدادی از داستان ها و اشعار معروف ترین نویسندگان و شاعران معاصر ایرانی طی نیم قرن اخیر به ان... more گرچه تعدادی از داستان ها و اشعار معروف ترین نویسندگان و شاعران معاصر ایرانی
طی نیم قرن اخیر به انگلیسی و بعضی از زبان های دیگر اروپایی، ترجمه و منتشر
شده اند، اما باز هم این تعداد، قابل مقایسه با جهت عکس آن یعنی ترجمه از زبان های
غربی به سایر زبان ها از جمله انگلیسی به فارسی نیست و این جاده همچنان یک طرفه
است. ونوتی در کتاب بحث انگیزش رسوایی های ترجمه درصد کتاب هایی که در – -
]دو کشور انگلیس و آمریکا[ ترجمه میشوند را بیاندازه پایین و تنها نزدیک به 5 / 2 تا
3 درصد کل کتب منتشر شده می داند )ونوتی به نقل از ماندی، 2001 : 154 (. این
نابرابری را می توان نمونهای از سیطرۀ فرهنگی انتشارات و فرهنگ آنگلوآمریکایی
دانست. در این شرایط، باید خرسند باشیم اگر در این 3 درصد، کشورمان سهمی داشته
آن هم اثری از ادبیات کودک و در این بین، نویسنده ای و آثارش مورد توجه ادبیات - -
جهان قرار گرفته باشد. هوشنگ مرادی کرمانی، نویسنده ای که سهم بزرگی از توفیق
ادبیات و سینمای کودک و نوجوان کشور ما مرهون اوست، عمدۀ آثارش با استقبال
خوانندگان دیگر کشورها رو به رو شده است. به تازگی مترجمی آمریکایی کتاب
خمرۀ او را به زبان انگلیسی ترجمه کرده که در ادامه به معرفی این ترجمه و برخی
ویژگیهای آن می پردازیم.
Based on Critical Discourse Analysis and with a particular emphasis on van Dijk's social-cognitiv... more Based on Critical Discourse Analysis and with a particular emphasis on van Dijk's social-cognitive model (van Dijk 1988, 1995, 1998a, 1998b), this article investigates the effect of Marxist tendencies of a translator in the translation of a drama. The article argues that the translator's modulations lead to the polarization of us (Marxism) versus them (Liberalism) by his (dis)approval of the ideological content of the original drama. As a Marxist activist, the article argues, Amir Hossein Aryanpor, the translator of Henrik Ibsen's An Enemy of the People has used translation as a tool to silence Liberalism and most of its relevant values.
نقشی دیگر از حافظ: معرفی ترجمه ای جدید از غزلیات به انگلیسی» دیک دیویس، شاعر و مترجم انگلیسی منط... more نقشی دیگر از حافظ: معرفی ترجمه ای جدید از غزلیات به انگلیسی»
دیک دیویس، شاعر و مترجم انگلیسی منطق الطیر و تعدادی از غزلیات حافظ،
شاعرانی همچون پوشکین، گوته و حافظ را که چکیده و عصاره ملت خود هستند
شاعرانی می داند که شعرشان در برابر ترجمه مقاومت می کند. اما به زعم او ترجمه آثار
این بزرگان امر خطیری است که به زحمتش می ارزد. انگلیسی زبانان این بار مزۀ غزلیات
حافظ را با ترجمه جفری اسکوایرز میچشند.
Babel, 2021
A review by Samaneh Farhadi published in Babel 67:1. “Through meticulous browsing of Whitman’s re... more A review by Samaneh Farhadi published in Babel 67:1. “Through meticulous browsing of Whitman’s renderings and, at the same time, vigilant to both epitext and peritext of these translations, Fomeshi elucidates the diverse functions Persian translators and translations of Whitman have fulfilled over what has come to be called modern Iranian history. ... The Persian Whitman is an exciting step forward in the dialog between the twins, translation studies and comparative literature.” https://benjamins.com/catalog/babel.00208.far