معرفی کتاب نظريه طبقه مرفه (original) (raw)
Related papers
تحلیل مفهوم منظر و رویکرد منظر از سطح نظری تا عرصۀ اجرایی: مرور ادبیات نظری
DOAJ (DOAJ: Directory of Open Access Journals), 2021
در سالهای اخیر رویکرد منظر در کنار سایر رویکردها، به سبب دیدگاه جامع و تببین پارادایمهای نو در باز تعریف رابطه انسان و محیط بهطور گستردهای موردتوجه قرار گرفته است. با این حال مفهومی واحد و دقیقی از چیستی و ماهیت آن ارائه نشده و وجود ادبیات نظری گسترده در رابطه با تعاریف منظر، ابهام در مفهوم و دشواری درکاربست آن را در پی داشته است. هدف این پژوهش تبیین ماهیت و ابعاد مختلف رویکرد منظر از طریق تدوین مدل مفهومی با روش تحلیلی و مرور سیستماتیک از دو دیدگاه نظری و عملی است. براساس یافتههای این پژوهش، منظر از دیدگاه نظری و برمبنای آرای صاحبنظران درقالب یک پدیده عینی، کلیت عینی-ذهنی، پدیده زمانی-مکانی، تعامل میان طبیعت و فرهنگ، و یا یک سیستم پیچیده تعریف شده است. همچنین منظر از دیدگاه عملی که رویکرد منظر خوانده میشود، بینش کلنگر و وجه کاربردیشده از مفاهیم نظری است. بر مبنای مرور سیستماتیک پژوهش های پیشین رویکرد منظر بر سه مولفه ماهیت مفهومی، اصول و ویژگیها، و فرآیندهای مدیریت استوار است. ماهیت آن مرکب از وجوه کالبدی-معنایی و تفسیری از چارچوب مفهومی منظر در سیستم انسانی-محیطی است. اصول و ویژگیهای برآمده از این ماهیت، کلنگری، چندعملکردی، چندمقیاسی، وجود ذینفعان متعدد، فرارشتهای، مشارکت، پویایی (اکولوژیکی-اجتماعی)، پیچیدگی و مبتنی بر مکان است. همچنین مدیریت و برنامهریزیهای یکپارچه، انطباقی، مشارکتی، زمینهگرا و تابآور از استراتژیهای اصلی رویکر منظر در سطح مدیریت بوده که بواسطه دو فرآیند برنامهریزی-سیاستگذاری و تصمیم-پیادهسازی منجر به ایجاد دستورالعملهای اجرایی میشود. این رویکرد از طریق نظارت و کنترل موردارزیابی قرار گرفته و بهمنظور بسط و توسعه بصورت فرآیندی چرخه ای و پیشرونده تحول مییابد.
معرفی نسخهخطی منظومة «گُل افشان» اثر کاهی کابلی
2019
از آغاز قرن دهم هجری با توجه به تغییر مراکز ادبی و تأثیر حاکمیت سیاسی بر ادبیات فارسی، در کنار معماسازی و مادهتاریخ، جوابگویی و تقلید از منظومههای فاخر فارسی چون «مخزنالأسرار»، «حدیقهالحقیقه»، «بوستان» و «مثنوی معنوی» در کارنامة شاعران ایرانی-هندی فراوان بهچشممیخورد. مثنوی «گلافشان» اثر «کاهی کابلی» از شاعران سرآمد دربار همایون و اکبرشاه گورکانی در قرن دهم، یکی از ارزشمندترین نمونههای فن «جوابگویی» در ادب پارسی است. نسخهخطی این اثر که توسط نگارندگان مقاله درحال تصحیح است، قافیهبهقافیه در جواب بوستان سعدی شامل یک دیباچه و ده باب بهنامهای «عدل و انصاف و تدبیر جهانداری»، «احسان»، «عشق و طریقت اولیاء»، «تواضع»، «رضا»، «قناعت»، «تربیت»، «شکر»، «توبه»، «مناجات و ختم کتاب»، در (3683) بیت در قرن دهم بهنام «اکبرشاه» سرودهشدهاست. با توجه به اینکه اکثر نویسندگان کتب تذکره و تاریخادبیات و پژوهشگران معاصر، این کتاب را جزو آثارمعدومشدة «کاهی» قلمداد کردهاند؛ معرفی و تصحیح این اثر ارزشمند، ضروری بهنظر میرسد. این مقاله درپی آن است که با معرفی ای...
خودشكوفايي مم در روایت مم و زین بر اساس الگوي انسان گرايانة آبراهام مزلو
Humanities Journal of University of Zakho
In the retelling of the story (Mem u Zin) "Mems" characterization is the result of careful and artistic depiction of Khani. The poet's detailed description of "Mems" character has amazed many addressees and researchers in a way that psychologists will do an in-depth research into this characterization according to examples from Abraham Mazlos Humanistic Model wherein human self-actualization is described. In this research "Mems" character in Khani's story depiction with Mazlo's components of self-actualization have been compared. This research shows that Ahmadi Khani has had a larger aim when carefully depiction Mems character and behavior. In this research by using humanistic model ideas, Abraham Mazlo can clearly state and portray "Mems" actions and behavior and investigate into "Mems" character. However Mazlos clarification and description of self-actualization with all the attributes of the hero of the story i...
MANZAR, the Scientific Journal of landscape, 2021
در سالهای اخیر رویکرد منظر در کنار سایر رویکردها، به سبب دیدگاه جامع و تبیین پارادایمهای نو در باز تعریف رابطه انسان و محیط بهطور گستردهای مورد توجه قرار گرفته است. با این حال مفهوم واحد و دقیقی از چیستی و ماهیت آن ارائه نشده و وجود ادبیات نظری گسترده در رابطه با تعاریف منظر، ابهام در مفهوم و دشواری درکاربست آن را در پی داشته است. هدف این پژوهش تبیین ماهیت و ابعاد مختلف رویکرد منظر از طریق تدوین مدل مفهومی با روش تحلیلی و مرور سیستماتیک از دو دیدگاه نظری و عملی است. براساس یافتههای این پژوهش، منظر از دیدگاه نظری و برمبنای آرای صاحبنظران درقالب یک پدیده عینی، کلیت عینی-ذهنی، پدیده زمانی-مکانی، تعامل میان طبیعت و فرهنگ و یا یک سیستم پیچیده تعریف شده است. همچنین منظر از دیدگاه عملی که رویکرد منظر خوانده میشود، بینش کلنگر و وجه کاربردیشده از مفاهیم نظری است. بر مبنای مرور سیستماتیک پژوهشهای پیشین رویکرد منظر بر سه مؤلفه ماهیت مفهومی، اصول و ویژگیها و فرایندهای مدیریت استوار است. ماهیت آن مرکب از وجوه کالبدی-معنایی و تفسیری از چارچوب مفهومی منظر در سیستم انسانی-محیطی است. اصول و ویژگیهای برآمده از این ماهیت، کلنگری، چندعملکردی، چندمقیاسی وجود ذینفعان متعدد، فرارشتهای، مشارکت، پویایی (اکولوژیکی-اجتماعی)، پیچیدگی و مبتنی بودن بر مکان است. همچنین مدیریت و برنامهریزیهای یکپارچه، انطباقی، مشارکتی، زمینهگرا و تابآور از استراتژیهای اصلی رویکرد منظر در سطح مدیریت بوده که به واسطه دو فرایند برنامهریزی-سیاستگذاری و تصمیم-پیادهسازی منجر به ایجاد دستورالعملهای اجرایی میشود. این رویکرد از طریق نظارت و کنترل موردارزیابی قرار گرفته و بهمنظور بسط و توسعه به صورت فرایندی چرخهای و پیشرونده تحول مییابد.
ارزیابی رویکرد ریچارد رورتی به معرفتشناسی بر اساس آموزههای عقلانیت نقّاد
2020
به اعتقاد ریچارد رورتی، همواره یک تلقی نادرست از فلسفه وجود داشته است که هدف فلسفه را دستیابی به دانشی جاودان و گرفتار تلاشی مذبوحانه برای رسیدن به هدفی به نام «حقیقت» یا «واقعیت» میشمارد. او با استفاده از استعارۀ ادراکی «آینۀ طبیعت» معرفتشناسی بعد از دکارت را حول دو محور مبناگرایی و بازنمودگرایی نقد کرده و رویکرد بدیلی با عنوان «رفتارگرایی معرفتشناختی» ارائه میکند. رورتی هدف خود را نه ارائۀ راه حلهایی برای مسائل فلسفی، بلکه کنار گذاشتن این گونه از فلسفهورزی میداند. در مقالۀ حاضر با تکیه بر آموزههای عقلانیت نقاد، ضمن نقد رویکرد تاریخنگارانۀ رورتی نشان داده میشود که بازسازی او از تاریخ فلسفه یکجانبه است. به علاوه موجهگرایی رورتی مورد نقد قرار میگیرد. دیدگاه مبناگرایانه و دیدگاه رورتی با وجود تفاوتهایی که با هم دارند هر دو به رویکرد موجهگرایانه در معرفتشناسی تعلق دارند، به این معنا که معرفت را نیازمند توجیه میانگارند؛ در حالیکه - چنانکه عقلگرایان نقاد نشان دادهاند - موجهسازی - چه درونی و چه بیرونی - نه ممکن است و نه لازم. در واقع، او بین معرفتشناسی و ر...