شاهدانه و فلسفه: شاهدانه و وضعیت بشر (Cannabis And The Human Condition by "Brian R. Clack") (original) (raw)
Related papers
نظریۀ فطرت؛ بهمثابه مبنای معرفتشناختی علوم انسانی
2019
بر اساس دیدگاه اندیشمندان اسلامی، انسان موجودی فطرتمند است؛ به این معنا که جنبة ثابتی دارد که دین الهی با آن هماهنگ بوده، بر اساس آن نازل شده است. ازاینرو، فطرت به آفرینش ویژة انسان اشاره دارد که در سه بعد شناختی، گرایشی و توانشی قابل دستهبندی است. پذیرش مسئله فطرت به عنوان یکی از مهمترین پیشفرضهای انسانشناختی در علوم انسانی اسلامی، آثار فراوانی از خود به جای میگذارد. نوشتار حاضر تلاش کرده است برایند این مبنا را از حیث معرفتشناختی بررسی کند. اینکه فطرت میتواند چونان منبعی برای معرفت و معیاری برای توجیه و سنجش آن، و تنها راه حل چالش نسبیت در علوم توصیفی و هنجاری به شمار آید، از جمله دستاوردهای پژوهش حاضر تلقی میشود.
Kimiya-ye-Honar کیمیای هنر , 2017
In Kant’ viewpoint, beauty is neither objective nor does it rely on concepts, but it is the subject that establishes the judgment of aesthetic in object of art. Kant believes that the feeling of pleasure in judgment of taste arises from reflective judgment of the subject of judgment. He argues that art is distinguished form nature, science and craft, and divides it into mechanical art, pleasant art and beautiful art. Pleasant art is a kind of art whose purpose is just pleasure, while the criteria of judgment in beautiful art is reflective judgment. The work of beautiful art is the product of author’s genius through form. From the perspective of ideas Kant divides fine arts into three kinds: art of speech, visual art (Including plastic art and painting) and art of the beautiful play of sensations. According to his description of certain use of the object as a condition that limits the aesthetical ideas, it seems that handicrafts are sub- architecture, and should be regarded as plastic art. But given the wide range of handicraft products, from mass production to unique objects with aesthetical features, and from useful to the decorative, they cannot all be equally judged as craft. This research seeks to analyze aesthetically the range of crafts based on the concepts explained in “Critique of Judgment”. This this way it distinguishes the field of art and non-art in the productions of handicraft and introduces areas of pleasant art and fine art in objects of handicraft. به نظر «کانت» زیبایی امری عینی و متکی بر مفاهیم نیست، بلکه ذهن واضع حکم زیباشناختی در ابژۀ هنر است. احساس رضایتمندی در حکم ذوقی را ناشی از قضاوت تأملی به واسطه ذهن قضاوتکننده میداند. او هنر را از طبیعت، علم و پیشهوری متمایز دانسته و هنرها را به مکانیکی، مطبوع و زیبا تقسیم میکند. به زعم کانت هنرمطبوع هنری است که غایت آن صرفا لذت است، در حالی که معیار قضاوت در هنر زیبا قوه حاکمه تأملی بوده و اثر محصول نبوغ خالق به مدد صورت یا فرم است. کانت هنرهای زیبا را از منظر بیان ایدهها به سه قسم تقسیم میکند : هنرهای سخنوری، هنرهای تجسمی (شامل هنرپلاستیک و هنر نقاشی) و هنر زیبای تأثرات حسی. کانت به طور واضح صنایعدستی را در طبقه بندی خود جای نداده است اما با توضیحاتی که در مورد استفاده معین از شیء به مثابه شرط محدودکننده ایدههای زیباشناختی ارائه میدهد، بنظر میرسد که میتوان صنایعدستی را اگر تابع معیارهای زیباییشناسی باشد، زیر مجموعۀ معماری و در گروه هنر پلاستیک قرار دارد. اما با توجه به طیف گستردۀ تولیدات صنایعدستی از تولید انبوه گرفته تا اشیاء منحصر به فرد با ویژگیهای زیباییشناختی، و از کاربردی گرفته تا تزیینی، نمیتوان همۀ آثار صنایع دستی را به طور یکسان مورد قضاوت قرار داد. پژوهش حاضر میکوشد تا طیف صنایعدستی را از جنبۀ زیباییشناختی تحلیل کند. بدین وسیله حیطه «نقد قوه حکم» بر اساس مفاهیم ذکر شده در کتاب هنر و غیرهنر را در صنایعدستی متمایز کرده، مرزهای هنر مطبوع و هنر زیبا در آن را معرفی میکند.
2019
داستان هایی که دارای قدرت تاثیری جهانی هستند، برخوردار از عناصر ساختاری مشترک و جهان شمولی تحت عنوان کهن الگوی سفر قهرمان می باشند که در آنها به مضامینی از جمله مضمون کودکان اسطوره ای (رها شده) پرداخته شده است. مؤید این مطلب کتاب شاهنامه فردوسی است. متنی جامع و سرچشمه ای که بارها و بارها مورد استفاده ی هنرمندان مختلف از جمله نگارگران قرار گرفته است. بررسی موفقیت نگارگران این نگاره ها در بازنمایی مضمون فوق، هدف محوری این پژوهش میباشد. در همین راستا مقالهی حاضر، زال را به عنوان نمونهی مورد مطالعه از کودکان شاهنامه انتخاب و عناصر ساختاری داستان زال را بر اساس مراحل الگوی کمپبل در نگاره ی «گفتار اندر داستان سام نریمان و زادن زال » از شاهنامه طهماسبی، با استفاده از رویکرد بینا متنیت تطبیق میدهد. پژوهش با این روش، به رابطه ی بین دو متن کلامی شاهنامه و متن تصویری (نگاره) میپردازد. فرض اساسی این مقاله بر آن است که شاهنامه طهماسبی، برخلاف بسیاری از نسخه های تصویری شاهنامه ها، با توجه به بافت فرهنگی مذهبی صفویه از عناصری نمادین و در جهت تاکید بر معانی اسطوره ای باستانی بهره برده و موفق ...
خودشكوفايي مم در روایت مم و زین بر اساس الگوي انسان گرايانة آبراهام مزلو
Humanities Journal of University of Zakho
In the retelling of the story (Mem u Zin) "Mems" characterization is the result of careful and artistic depiction of Khani. The poet's detailed description of "Mems" character has amazed many addressees and researchers in a way that psychologists will do an in-depth research into this characterization according to examples from Abraham Mazlos Humanistic Model wherein human self-actualization is described. In this research "Mems" character in Khani's story depiction with Mazlo's components of self-actualization have been compared. This research shows that Ahmadi Khani has had a larger aim when carefully depiction Mems character and behavior. In this research by using humanistic model ideas, Abraham Mazlo can clearly state and portray "Mems" actions and behavior and investigate into "Mems" character. However Mazlos clarification and description of self-actualization with all the attributes of the hero of the story i...